بیایید رفتارهای خودمان در تقابل با محیط زیست را بررسی کنیم. آیا سبک زندگی ما اخلاقی است!؟ در گذشته اخلاق فقط در بحث رابطهی انسانها با یکدیگر و رابطهی انسان و جامعه مطرح میشد ولی امروز مفهوم دیگری از اخلاق به نام “اخلاق زیستمحیطی” در حال تبدیل شدن به یکی از مسائل اساسی بشر قرن بیستویکم است.
حفظ محیط زیست و حیات وحش یعنی حفظ یک هارمونی و تعادل زیبا میان تمام جانداران. در سالهای گذشته تاکید بسیاری روی مسئلهی حفظ محیط زیست انجام شده ولی وقتی موقع عمل میرسد معمولا اینقدر مسئله را ساده میگیریم که مهمترین وظایفمان به عنوان شهروندانی که در آن زندگی میکنند و از منابعش استفاده، از یاد میروند.
برای مثال از کشاورزان خواستهایم اگر میتوانند سبک کشاورزی مدرن را در پیش بگیرند و از روشهایی استفاده کنند که آسیب کمتری برای محیط دارند. ولی این، تنها کاری بوده که انجام دادهایم. آموزشی برای کشاورزان در کار نبوده، سعی نکردهایم اهمیت محیط زیست را برای کشاورزان و باقی شهروندان و کسانی که روی آن تاثیر میگذارند روشن کنیم. در موارد دیگر هم روشهایی پیش پای مردم گذاشتهایم که از لحاظ مالی برایشان به صرفه نبوده و کمکی هم برای شروع استفاده از این روشها به آنان نکردهایم.
با این عملکرد چه انتظاری داریم!؟ برخی از کشاورزان درصورتیکه برایشان نفع اقتصادی هم داشته باشد؛ از روشهای کشاورزی سازگارتر با محیط زیست استفاده میکنند. اما دامداران و معدنداران چه!؟ باقی مردم چه!؟
سیستم حفظ محیط زیست اگر فقط بر پایهی سود اقتصادی بنا شود، به شدت یکطرفه و نامناسب عمل میکند. چنین سیستمی، اجزایی از محیط که نفع اقتصادی ندارند را ابتدا در نظر نمیگیرد و سپس به طور کلی کنار میگذارد در حالی که به درستی نمیداند نقش این اجزا در حفظ تعادل محیط زیست چیست. چنین سیستمی فرض گرفته که اجزای اقتصادی و “باارزش” محیط میتوانند بدون اجزای “بیارزش” به حیات خود ادامه دهند و براساس همین سیستم است که وظایفی چنان سنگین و پیچیده و گسترده بر دوش دولت گذاشته میشوند که نهایتا از انجام آنها عاجز میماند.
یک تعهد اخلاقی از سوی مالکین شخصی و تمام کسانی که به نحوی روی محیط زیست تاثیر میگذارند، تنها راهحل مشخص برای این مسئله است. تعهد برای در نظر گرفتن تعادل طبیعی موجود در محیط زیست قبل از ایجاد تغییر در آن.
هرچقدر هم که اکوسیستم یک منطقه انعطافپذیر باشد و بتواند خودش را با تغییرات سریع انسانی وفق دهد، مطمئنا دیگر آن ظرفیت سابق برای حیات گونههای مختلف گیاهی و جانوری و حتی انسان را نخواهد داشت و به ناچار بخشهایی از محیط زیست آن از بین خواهند رفت. در این تعریف، اکوسیستم شامل خاک، آب، هوا، گیاهان، جانوران و انسان میشود پس همهی ما باید ارتباط این اجزا باهم و تاثیری که روی آنها میگذاریم را در نظر بگیریم.
بدیهی است که بدون ایجاد علاقه، احترام و حس تحسین نسبت به طبیعت و تجدید نظر در ارزشی که برای تکتک ما دارد، نمیتوانیم رابطهای اخلاقی با آن را تعریف کنیم و به مرحلهی عمل برسانیم. و اینجاست که مسئلهی آموزش درست و فرهنگسازی به میان میآید. آموزشی که باید از کودکی و توسط خانوادهها، مدارس و رسانهها در ذهن شهروندان نهادینه شود.
باید این را به یاد داشته باشیم که ما صاحبان زمین نیستیم که هروقت و هرطور که بخواهیم از آن برای رسیدن به نفع شخصی بهرهبرداری کنیم بلکه شهروندانی هستیم که حیاتمان به حیات سالم اکوسیستمی که در آن زندگی میکنیم بستگی مستقیم دارد. و این، مسئلهای است که باید در تمام فعالیتهایمان به یک فاکتور مهم و تاثیرگذار در تمام تصمیمگیریها تبدیل شود.
در پایان باید اشاره شود که مانند مفهوم اجتماعی اخلاق، اخلاق زیستمحیطی نیز با مجازات اجتماعی معنا و مفهوم قابلدسترستری پیدا میکند. یعنی تمام اعضای جامعه باید محیط زیستشان و فعالیتهایی که آن را به خطر میاندازد را بشناسند و برخوردشان با دیگران را با توجه به تاثیرات مثبت یا منفی آنها روی محیط تنظیم کنند.
به نظر میرسد جا افتادن اخلاق زیستمحیطی در میان تمام مردم بهخصوص تصمیمگیران و افرادی مانند کشاورزان، دامپروران و معدنداران که تاثیر مستقیم روی محیط دارند، تنها راهحل مناسب برای بهبود وضع اسفبار محیط زیست ایران باشد.
با استفاده از رسالهی “اخلاق زمین” اثر “آلدو لئوپولد”
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
بعضیها برابرترند: امتیاز ویژه و لزوم درک آن برای همهی ما
با درک امتیاز ویژه (Privilege) و تاثیراتش، دلیل عصبانیتتان از شنیدن بعضی حرفها و نصیحتها را خواهید فهمید.
کارآیی واقعی چیست؟ مینیمالیسم چهطور به بالا رفتن آن کمک میکند؟
در این پست به تعریفی واقعگرایانه از کارآیی رسیدهام و از رابطهی مینیمالیسم با آن گفتهام. یاد بگیرید که چهطور مینیمالیست بودن میتواند کارآیی شما را بالا ببرد.
در حاشیهی انتقال درختان قبل از احداث پروژههای ساختوساز؛ سود و زیان فقط مالی نیست
یکی از اقدامات مدیران برای کمتر کردن آسیبهای محیط زیستی پروژه میتواند انتقال درختان محل اجرا به یک مکان مناسب دیگر باشد.