یکی از بهترین موزیکالهای چند سال اخیر، با بازیای خارقالعاده و موسیقی بهیادموندنی: با تئاتر-فیلم همیلتون (Hamilton) آشنا بشید.
اگه اهل تماشای فیلم و سریالاید، من رو در شبکههای اجتماعی یا یوتیوب یا پادگیر مورد علاقهتون دنبال کنید و منتظر قسمتهای بعد باشید.
توییتر پادکست چی ببینم | توییتر حامد | اینستاگرام حامد | لینکدین حامد | کانال تلگرام | کانال یوتیوب
صفحهی پادکست در anchor | در google podcasts | در apple podcasts | در spotify | در castbox | در stitcher | در podchaser
بشنوید
روی یکی از پلیرها کلیک کنید.
ARVE Error: src mismatchprovider: youtube
url: https://youtu.be/WIAfi9KZMGQ
src in org: https://www.youtube-nocookie.com/embed/WIAfi9KZMGQ?feature=oembed&width=840&height=1000&discover=0
src in mod: https://www.youtube-nocookie.com/embed/WIAfi9KZMGQ?width=840&height=1000&discover=0
src gen org: https://www.youtube-nocookie.com/embed/WIAfi9KZMGQ
متن پیادهشدهی صدای این قسمت:
سلام، من حامد درخشانی هستم و شما دارید قسمت سوم از پادکست چی ببینم رو میشنوید. این قسمت: یه تئاتر-فیلم موزیکال.
[موسیقی تیتراژ]
داستان و داستان گفتن خیلی چیز مهمیه برای انسان و زندگی انسانی. اصلا به قول یکی از کاراکترای اصلی سریالی که توی قسمت قبل درموردش صحبت کردم، میشه گفت هر ملتی مجموعی از داستانهاییه که از ابتدا به یاد داره و داره تعریف میکنه. و به قول یکی از کاراکترای فیلم-تئاتری که امروز میخوام درموردش صحبت کنم، هیشکی نمیدونه که کدوممون خواهیم مرد، کدوممون زنده خواهیم موند و در نهایت کی داستانمون رو خواهد گفت.
این دقیقا نکتهایه که باعث شد این فیلم-تئاترو انتخاب کنم برای اینکه درموردش صحبت کنم تو این اپیزود؛ فیلم-تئاتر همیلتون (Hamilton) که سالهاست در آمریکا به صورت تئاتر داره اجرا میشه ولی به تازگی توی سرویس دیزنیپلاس به صورت فیلم ریلیس شد.
با اینکه همیلتون در درجهی اول یه داستان آمریکاییه و برای آمریکاییا مهمه، ولی میشه ازش یاد گرفت و -به عنوان یه اثر هنری خارقالعاده- از تکتک لحظههاش لذت برد.
تئاتر همیلتون از سال ۲۰۱۵ در آمریکا روی صحنه رفت و تلاشی بود برای اینکه زندگی الکساندر همیلتون (Alexander Hamilton) -که یکی از پدران و در واقع بنیانگذاران آمریکا محسوب میشه- رو به شکلی جدید و برای جامعهی امروزی آمریکا روایت کنه. در واقع ما با یه داستان قدیمی مواجهایم که تلاش میکنه با یک مدیوم جدید، جای خودش رو در بین داستانهای نسل جدید پیدا کنه.
همونطور که گفتم، داستانها خیلی مهمان و کسی که داستانها رو تعریف میکنه هم مهمه. داستان همیلتون هم از این قاعده مستثنی نیست. در حال حاضر، این داستان میتونه برای آمریکاییا خیلی مهم باشه و مفید؛ با توجه به وضعیت فعلیشون. و اینکه نویسندهش و عمدهی بازیگرای اصلیش از اقلیتهای نژادی آمریکا هستن هم باز مهمه اینجا. چون یه جورایی دید این اقلیتها -با توجه به وضعیتی که الان توش قرار دارن- رو به گذشتهی آمریکا و شروع این کشور، نشون میده. و امیدشون به آینده رو یه جورایی تلاش میکنه که در دل این داستان روایت کنه و به تصویر بکشه.
این چیزیه که برای یک بینندهی آمریکایی خیلی مهم میتونه باشه. ولی برای ما -برای یک بینندهی ایرانی- چیزی که میتونیم از این داستان برداشت کنیم، اینه که تاریخ خیلی وقتا دقیق نیست، خیلی آدما فراموش میشن و اونی که میمونه و داستان رو میگه خیلی مهمه.
اگه به تاریخ خودمون هم با یک دید انتقادی نگاه کنیم و سعی کنیم منابع مختلف رو بیطرفانه بخونیم و بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که خیلی شخصیتای بزرگی رو فراموش کردیم -داستانشونو در حال حاضر نمیگیم- و خیلی شخصیتایی که کارای خیلی مثبتی داشتن رو کاملا تبدیل کردیم به شخصیت بد ماجرا.
و اگه همیلتون بتونه -در کنار لذتی که از آهنگای باحالش در سبکای مختلف میبریم- ما رو به فکر بندازه در این مورد، به نظرم خیلی اتفاق خوبیه.
خب، بریم سراغ توضیح بیشتر درمورد این فیلم-تئاتر.
همونطور که گفتم، همیلتون از سال ۲۰۱۵ توی آمریکا اجراش شروع شده ولی نوشتن آهنگهاش و سناریوش برای لین مانوئل میراندا (Lin-Manuel Miranda) حدودا شیش سال طول کشیده. نویسنده و بازیگر اصلی -نقش همیلتون- توی این ورژنی که ما میبینیم -که ورژن اصلی و اولیهی تئاتر هم هست- خود لین مانوئل میرانداست. که ممکنه از سریال هیز دارک متریالز (His Dark Materials) به یادش داشته باشید.
کارگردان هم تئاتر و هم این نسخهی فیلمی که شما میتونید ببینید در حال حاضر، توماس کیل (Thomas Kail) ـه که واقعا تو کارش عالی ظاهر شده و خیلی خوبه کارگردانی این فیلم -اون چیزی که ما میبینیم- و متفاوت با سایر تئاترهایی که به صورت ضبطشده بیرون میآن.
این تفاوت، دو تا دلیل عمده داره: یکی تعداد دوربینها و زاویهی دیدشون نسبت به صحنهی تئاتر و دوم اینکه این فیلم با حضور تماشاگرا ضبط شده و طی شیش اجرا. که این باعث شده که حس تئاتر بودنش سر جاش باقی بمونه و خیلی شبیه یه فیلم خشک نباشه.
بازیگرای دیگهی تئاتر، داوید دیگز (Daveed Diggs)، کریس جکسون (Chris Jackson)، لسلی اودوم جونیور (Leslie Odom Jr.)، فیلیپا سو (Phillipa Soo)، رنه الیس گلدزبری (Renée Elise Goldsberry) و جاناتان گراف (Jonathan Groff) هستن. که این آخری -جاناتان گراف- در نقش جرج سوم -پادشاه وقت بریتانیا- خیلی خیلی عالی ظاهر شده. دیالوگاش عالیان، بازیشم واقعا فوقالعادهست. و با اینکه نقشش کوتاهه، خیلی خیلی میشه از این نقش و این کاراکتر لذت برد.
امتیاز همیلتون در IMDB (آیامدیبی) از ۱۰، ۹٫۱ ـه، در Rotten Tomatoes (راتن تومیتوز) از ۱۰۰، ۹۹ ـه، زمان کل فیلم یه کم بیشتر از دو ساعت و نیمه و با ارفاق میشه با خانواده هم تماشاش کرد.
همونطور که گفتم، همیلتون در ژانر موزیکال ساخته شده و -به جز چند دقیقه- تقریبا هیچ دیالوگ سادهای توی فیلم نداریم و تمام دیالوگها به شکل ترانهان. همه، در تمام طول فیلم بازیگرا دارن میخونن. و فارغ از علاقهی شخصی من به ژانر موزیکال، باید بگم که این فرمت انتخاب خیلی خیلی درستی بوده برای روایت این داستان.
هر ژانری یه سری خصوصیات خاص خودش رو داره، یه سری اتفاقها باید توش بیافتن. توی درام یه سری ویژگیای خاصی داریم، یه سری اتفاقایی داریم که باید بیافتن، توی اکشن همینطور و توی باقی ژانرا…
ولی خاصیت موزیکال اینه که خیلی در بند این ویژگیهای ژانری دیگه نیست. میتونه هر اتفاقی عملا توش بیافته. و این باعث میشه که دست راوی خیلی بازتر باشه.
حالا اگه این رو بذاریم در کنار تئاتر بودن همیلتون -که باز باعث میشه که دست سازنده و خالق این داستان یه جورایی بازتر باشه در یه سری موارد- میرسیم به همون نتیجهای که اول گفتم: فرمت خیلی خیلی مناسبی داریم برای روایت داستانی مثل همیلتون؛ داستان بزرگی که روایت کردنش توی یه فیلم واقعا سخته. و اگه این فرمت رو انتخاب نمیکردن، احتمالا مجبور بودن که تبدیلش کنن به یه سریال؛ یه چیزی مثل مینیسریال اچبیاو (HBO) چند سال پیش که درمورد جان آدامز (John Adams) بود.
با کاراکترای پیچیدهای که شناختنشون در حالت عادی خیلی شاید زمان میخواست ولی الان میتونیم طی یه آهنگ کاملا بشناسیمشون. و این دقیقا یکی از خاصیتهای موزیکاله. دقیقا همونطور که یه آهنگ میتونه به اندازهی یه کتاب شاید حرف داشته باشه -خیلی پیچیده باشه- یک موزیکال هم میتونه با یک آهنگ، کلی اطلاعات بهمون منتقل کنه، یک کاراکتر رو کاملا بهمون بشناسونه یا یه داستان کوتاه رو در دل داستان اصلی روایت کنه.
وقتی شروع میکنید تماشای همیلتون رو، در همون آهنگ اول یه خلاصهای از کل ماجرا بهتون ارائه میده. این اتفاقیه که خیلی خیلی به ندرت میشه در فرمتهای دیگه دید؛ در یک فیلم یا یک سریال. از همین اول میشه فهمید که همیلتون قراره متفاوت باشه.
بعدش آهنگایی داریم که واقعا میتونن ما رو با یه کاراکتر طی دو سه دقیقه آشنا کنن کاملا. و یک مثال دیگه از همهی این چیزایی -که گفتم، صحنهی تقریبا آخر تئاتره -صحنهی مرگ همیلتونه- که واقعا باز نمیشه جای دیگهای در فرمت دیگهای چنین صحنهای رو دید. خیلی نمیخوام درموردش توضیح بدم. خودتون بهتره ببینید و متفاوت بودنش رو یه جورایی لمس کنید. ولی به همین اکتفا میکنم که روش روایت همیلتون واقعا متفاوت و جذابه. و اگر به خصوص تئاترهای موزیکال برادوی (Broadway) آمریکا رو قبل از این ندیده باشید، احتمالا خیلی خیلی براتون جذاب خواهد بود و از تماشاش لذت بیشتری هم خواهید برد.
آهنگای سریالم خودشون عالیان به تنهایی. میتونید برید آلبوم همیلتون رو پیدا کنید و دانلود کنید، همهی آهنگاشو داشته باشید و از مجموعهی آهنگایی که هم توشون هیپهاپ هست، هم آر ان بی هست، هم آهنگای سبک معمول موزیکالهای برادوی و فیلمای موزیکال، کاملا لذت ببرید.
در مجموع میتونم بگم که موزیکالهای بهتری قبل از این دیدم. همین اواخر -توی ده سال اخیر مثلا- بخوام نگاه کنم، بینوایان موزیکال فوقالعادهای بود. ولی با توجه به تئاتر بودنش و آهنگهای متفاوتش و سبک متفاوتش، همیلتون واقعا تجربهی جذابی برای شخص من بود.
در نتیجه اگر به داستانهای تاریخی و فیلمهای موزیکال علاقه داشته باشید، به شدت توصیهش میکنم. و اگر به هیچکدوم از اینا علاقه نداشته باشیدم باز توصیهش میکنم! به دلیل همون چیزایی که گفتم.
دیگه بیشتر از این توضیح نمیدم. امیدوارم که قانع شده باشید و خودتون برید و همیلتون (Hamilton) رو ببینید.
اگر پادکست چی ببینم رو دوست داشتید، ممنون خواهم شد اگر به دیگران هم معرفیش کنید و من رو در شبکههای اجتماعی یا اکانت پادکست رو در توییتر دنبال کنید تا قسمتای بعدی رو هم از دست ندید.
تمام قسمتای قبلی رو میتونید در وبلاگ من -Hamed.Media- بشنوید. فقط کافیه که به آخرش یه اسلش چی ببینم (/chibebinam) اضافه کنید. نام کاربری اکانت پادکست در توییتر هم دقیقا همینه. ضمن اینکه میتونید لینک توییتر، لینک پادکست در پادگیرهای مختلف و لینک یوتیوب رو در همین صفحهای که آدرسشو بهتون گفتم پیدا کنید و پادکست رو از هر راهی که دوست دارید در آینده بشنوید.
[موسیقی تیتراژ]
تا یه قسمت دیگه از چی ببینم و معرفی یک فیلم و یک سریال دیگه، عزت زیاد…
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
پنجرههای شکسته و آیندهی ایران
توی این قسمت درمورد تئوری پنجرهی شکسته حرف خواهیم زد و کاربردش در تحلیل وضعیت فعلیمون. بعدم ازش در برنامهریزی برای آینده استفاده خواهیم کرد.
یک سریال تاریخی خفن! (معرفی Last Kingdom) – چی ببینم، قسمت دوم
در این قسمت، یک سریال تاریخی خفن به نام Last Kingdom معرفی شده. سریالی شبیه به Game of Thrones و Vikings که فکر میکنم از هردو بهتر است.
تغییر اقلیم: دلیل ناگفتهی آتشسوزی در جنگلها (پادکست این هفته با حامد – قسمت اول)
در قسمت اول از پادکست این هفته با حامد، از آتشسوزیهای اخیر در جنگلها، بازتاب آن در رسانهها و تاثیرات منفی تغییر اقلیم گفتهایم.