من در دو مقطع از زندگی حرفهایم فریلنسر بودهام. اولی حدودا دو سال طول کشید و در آن به شکلی ناپیوسته پروژه میگرفتم (مثلا یک ماه کار میکردم و سه ماه دنبال پروژه هم نبودم) دومی -که در حال حاضر هم ادامه دارد- از دو سال بیشتر شده و در آن یک فریلنسر تماموقت محسوب میشوم.
بین این دو مقطع زمانی، مدیر محتوای یک استارتآپ و مشاور چند شرکت بزرگ و کوچک هم بودهام. و در تمام این سالها با تصورات سادهانگارانه و غلطی درمورد فریلنسرها مواجه شدهام. در این مقاله، از تصورات رایج اما غلط درمورد فریلنسرها خواهم گفت.
اگر میخواهید کار تماموقت را کنار بگذارید و فریلنسر شوید یا اگر به استفاده از فریلنسرها در کارتان فکر میکنید، ادامهی مقاله را حتما بخوانید و نظرتان را برایم بنویسید.
۱- فریلنسرها نمیتوانند پروژههای پیچیده را انجام دهند
یکی از تصورات غلط مدیران این است که فکر میکنند حرفهایها فریلنسر نمیشوند. اتفاقا این فرضیه بین خود فریلنسرها هم تا حدی جا افتاده و کسی که چندین سال سابقهی کار دارد، فکر میکند که نمیتواند فریلنس کار کند و حتما باید اسمش را به اسم یک سازمان گره بزند. (بعد اگر شد، چند پروژهی جانبی هم از دیگران بگیرد.)
چند ماه پیش به دعوت تیم محتوالی در یک دورهمی شرکت کردم و از آزادکاری در محتوا یا همان فریلنسری خودمان حرف زدم. در آن دورهمی، این موضوع هم مطرح شد که مشتریان بزرگتر نمیتوانند به یک فریلنسر اعتماد کنند چون این اعتماد برایشان ریسک بزرگتری به همراه دارد. پیشنهاد من، کار با تیمهای فریلنس بود.
اما علاوه بر این پیشنهاد، داستان خودم را برای کسانی تعریف کردم که میخواستند فریلنسر شوند. به آنها گفتم که در ابتدای فعالیت حرفهایم -که چند ماه بیشتر سابقهی نوشتن نداشتم- به عنوان فریلنسر با مجموعههای مختلف کار کردم تا رزومهی بهتری بسازم. اما در حال حاضر، با بیش از چهار سال فعالیت حرفهای در حوزهی تولید محتوا، فریلنس کار میکنم.
در واقع، فریلنسر میتواند در ابتدای کار و مشغول کسب تجربه باشد یا یک حرفهای باتجربه. فرق بین این دو، پروژههاییست که انجام دادهاند و البته، پروژههایی که حاضرند قبول کنند. مثلا من در ابتدای فعالیتم حاضر بودم با حقالتحریر پایین هم کار کنم. اما حالا تا پروژهای برایم جذاب نباشد (هم از نظر موضوعی و هم از نظر مالی) آن را قبول نمیکنم.
در هر صورت، باید از تعمیم حکم تازهکار بودن برای تمام فریلنسرها دوری کرد و سابقهی آنها را دید. مطمئن باشید که در هر زمینهای میشود فریلنسرهای کاملا حرفهای پیدا کرد؛ کسانی که به دلایل کاملا شخصی کار تماموقت را رها کردهاند وگرنه میتوانند از مطرحترینها در حوزهی خودشان باشند و در بزرگترین شرکتها استخدام شوند.
فریلنسر میتواند در ابتدای کار و مشغول کسب تجربه باشد یا یک حرفهای باتجربه. فرق بین این دو، پروژههاییست که انجام دادهاند و البته، پروژههایی که حاضرند قبول کنند.
۲- فریلنسرها فقط به دنبال پروژههای کوتاهمدتاند
از لحاظ امکان بازگشت به سبک سنتی کار (تماموقت و در محل شرکت) فری لنسرها به دو دستهی کلی تقسیم میشوند. دستهی اول آنهاییاند که به آزادی زندگی فریلنس علاقهی خاصی دارند و به هیچ وجه حاضر نیستند به سبک سنتی کار برگردند. دستهی دوم هم آنهایی هستند که در صورت پیدا شدن شرایط ایدهآل حاضرند تماموقت هم کار کنند.
اما تعداد فریلنسرهایی که حاضر نباشند پروژههای بلندمدت و ادامهدار را قبول کنند، واقعا زیاد نیست. (فارغ از دستهبندی بالا) در نتیجه اگر یک پروژهی ادامهدار دارید ولی از کار کردن با فریلنسرها میترسید، با چند فریلنسر خوب صحبت کنید. ترستان به سرعت برطرف خواهد شد. و بعد میتوانید -با خیال راحت- با یک حرفهای واقعی کار کنید.
فری لنسرها به دو دستهی کلی تقسیم میشوند. دستهی اول آنهاییاند که به آزادی زندگی فریلنس علاقهی خاصی دارند و به هیچ وجه حاضر نیستند به سبک سنتی کار برگردند. دستهی دوم هم آنهایی هستند که در صورت پیدا شدن شرایط ایدهآل حاضرند تماموقت هم کار کنند.
۳- فریلنسرها نیروهای وفاداری نیستند
خیلی از مدیران فکر میکنند که فریلنسرها خوب کار نمیکنند؛ چون کسی بالای سرشان نیست. آنها فکر میکنند که اولویت کارشان برای یک فریلنسر پایین است و در نتیجه معلوم نیست با چه سطحی از کیفیت مواجه خواهند شد. به عنوان یک فریلنسر میتوانم بگویم که این تصور، اشتباهترین تصور ممکن است.
ما انعطافپذیری کار فریلنس را به ساعات کاری مشخص و حضور در محل کار ترجیح میدهیم. اما این را هم میدانیم که اگر کار باکیفیتی تحویل ندهیم، درآمدی هم نخواهیم داشت. ضمنا اگر ما کار را انجام ندهیم، همیشه کس دیگری برای پذیرفتن پروژه وجود دارد. در نتیجه -برای خاطر خودمان هم که شده- سعی میکنیم ددلاینها را رعایت کنیم و کار باکیفیتی تحویل دهیم.
قطعا کسانی هستند که به کارشان تعهد ندارند و فارغ از فریلنس بودن یا نبودن، اولویتی برای پروژهی ما قائل نخواهند بود. اما فریلنسر بودن به هیچ وجه با تعهد نداشتن هممعنی نیست. فقط باید در انتخابتان دقت کنید.
فریلنسرها انعطافپذیری کار فریلنس را به ساعات کاری مشخص و حضور در محل کار ترجیح میدهند. اما این را هم میدانند که اگر کار باکیفیتی تحویل ندهند، درآمدی هم نخواهند داشت. در نتیجه -برای خاطر خودشان هم که شده- سعی میکنند ددلاینها را رعایت کنند و کار باکیفیتی تحویل دهند.
حرف آخر
وقتی به یک نیروی کار یا همتیمی جدید نیاز دارید، روی ویژگیهای مورد نیازتان تمرکز کنید؛ نه فریلنس یا تماموقت بودن او. قطعا همکاری با فریلنسرها برای تمام شرکتها مناسب نیست. اما مطمئن شوید که برای استفاده از نیروهای تماموقت در تمام موقعیتها دلیل درستی دارید.
اگر دوست دارید فریلنسر شوید، حتما به این مقاله هم سر بزنید.
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
چهطور از خانه کار کنیم: چند توصیه برای دورکاری موثر (راهنمای کار کردن از خانه)
در این پست، از خانه ماندن و دورکاری گفتهام. با این توصیهها، تجربهی بهتر و بازدهی بیشتری موقع کار کردن از خانه خواهید داشت.
وقتی خستهاید: شش بازی برای محیط کار
در این پست، چند بازی برای محیط کار لیست شدهاند. با این بازیهای آنلاین و آفلاین یکنفره و دونفره، میتوانید خستگیتان را بین کارها در کنید.
چهطور حس فرسودگی را تشخیص دهیم + ۷ نکته برای مقابله با آن
حس فرسودگی یا BurnOut یک نوع خستگی مفرط در جنبههای احساسی، روانی و جسمیست که میتواند علل مختلفی داشته باشد. در این پست به دلایل و راههای مقابله با این حس پرداختهام.