آگهی تبلیغاتی میگوید:
«دست روی دست نگذارید؛ همین حالا خرید کنید»
و من با خودم فکر میکنم،
که دست روی دست گذاشتن آنقدرها هم بد نیست؛
اگر یکی از دستها مال تو باشد…
هنوز هم میشود دست روی دست گذاشت و بی هیچ بهانه، بی هیچ تلاشی خوش بود.
حتی همین حالا!
در روزگاری که اینستاگراممان شده محبوبترین مکان برای ابراز عشق و علاقه؛
و معجزهی دستها از یاد رفته.
انگار دنیا به یک یادآوری نیاز دارد!
دستات را به من بده…
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
چطور به یک نویسندهی خیلی بزرگ تبدیل شویم: راهنمای عملی در ۷ مرحله
چند پست با مضمون «همهی ایرانیا خیلی بیفرهنگان» روی پروفایلمان بگذاریم. سلفی در کافه هم مفید است؛ بهخصوص اگر سیگار به دست باشد...
لعنت به جیرجیرکها!
نزدیک صبح است و هوا تاریک... صدای یک دسته جیرجیرک از آن دورها به گوش میرسد نگاه میکنم و رویا مرا با خودش میبرد...
دوستیهای ما
مثل خیلی مفاهیم مهم دیگر زندگی، دوستی هم برای من تعریف آرمانگرایانهای دارد. شاید همین باعث شده که حلقهی دوستان واقعا نزدیکم کوچک بماند.