درونگرایی چیزی نیست که دست خودمان باشد و بتوانیم -هروقت که خواستیم- تغییرش دهیم. پژوهشهای مختلف ثابت کردهاند که درونگراها و برونگراها از لحاظ ژنتیکی و از همان بدو تولد با همدیگر تفاوت دارند. یکی از تفاوتهای اصلی در سیستم عصبی (شامل مغز و اعصاب) و نحوهی واکنش آن به «دوپامین» است. (منبع) بر همین اساس هم نیازهای اساسی یک فرد درونگرا برای شاد بودن، با یک برونگرا کاملا متفاوت است. در این پست، از چند نیاز اساسی افراد درونگرا برای شاد بودن صحبت خواهم کرد.
دوپامین چیست و چه ربطی به درونگرایی دارد؟
دوپامین یک مادهی شیمیاییست که در سیستم عصبی به عنوان یک پیامرسان عمل میکند و اطلاعات مختلفی را از یک نورون به نورون دیگر میرساند. دوپامین در تنظیم حرکت بدن، توجه، یادگیری و پاسخهای احساسی موثر است. و در چند سال اخیر ثابت شده که میشود براساس ژنهایی که عملکرد دوپامین در بدن را کنترل میکنند، ویژگیهای شخصیتی افراد را پیشبینی کرد.
یک پژوهش درمورد عملکرد دوپامین در افراد مختلف، ثابت کرد که برونگراها از دریافت پاداشهای غافلگیرکننده و ناگهانی لذت بیشتری میبرند. (واکنش قویتر به دوپامین) همین هم باعث میشود یک برونگرا از دیدن افراد جدید و انجام کارهای ماجراجویانه لذت بیشتری ببرد.
اما درونگراها چه؟ درونگراها از چه چیزهایی لذت میبرند و برای شاد بودن به چه چیزهایی نیاز دارند؟ در ادامه به چند مورد اشاره خواهم کرد.
۱- وقت خالی برای استراحت و فکر کردن
اگر درونگرا باشید، میدانید که بعد از شرکت در مهمانیها یا رویدادهای نتورکینگ و بودن در محیطهای شلوغ و پرصدا به استراحت نیاز خواهید داشت. اما چیزی که خود درونگراها هم کمتر به آن توجه میکنند، ضرورت ایجاد وقتهای خالی بعد از اتفاقات کوچک و روزمره است.
ما (درونگراها) همه چیز را عمیقا پردازش میکنیم. یعنی -چه بخواهیم، چه نخواهیم- درمورد تمام اتفاقاتی که برایمان پیش آمده، حرفهایی که شنیدهایم و ایدههایی که در ذهن داریم، فکر میکنیم. به همین خاطر یک روز پراسترس در محل کار، چند ساعت خرید در یک فروشگاه شلوغ، جر و بحث با یکی از دوستان یا اتفاقات دیگری که در نگاه اول کوچک و روزمره به نظر میرسند برای تخلیهی انرژیمان کافیاند.
داشتن وقت خالی، فرصتیست برای فکر کردن و پردازش تمام تجربههایی که داشتهایم. و با حذف محرکهای اضافه، به آرامشمان هم کمک میکند. بدون این فرصتها برای استراحت و فکر کردن در تنهایی، درونگراها به افرادی خسته و بیاعصاب تبدیل میشوند. پس برای شاد بودن و شاد ماندن، نباید از آنها غافل شد.
۲- گفتوگوهای معنادار
اصولا سلام و احوالپرسی و مکالمههای کوتاه برای درونگراها ساخته نشدهاند؛ با اینکه همهی ما در مقطعی از زندگیمان مجبور شدهایم اینقدر تمرینش کنیم که از نظر بقیه طبیعی به نظر برسد. اما در هر صورت، درونگراها به گفتوگوهای عمیق و معنادار احتیاج دارند.
طبیعتا قرار نیست در تمام مکالمهها به اعماق روح طرف مقابل برسیم و گاهی اوقات واقعا تنها قصدمان این است که بدانیم «چه خبر؟» اما اگر هر چند وقت یک بار از این گفتوگوهای معنادار نداشته باشیم، قطعا در بلندمدت تاثیر منفیش را احساس خواهیم کرد.
۳- سکوت دستهجمعی
فرض کنید با چند نفر دیگر در یک اتاق نشستهاید و همگی دارید در سکوت به کار خودتان میرسید. یکی دارد کتاب میخواند، یکی دارد گِیم بازی میکند، یکی موزیک گوش میکند یا فیلم میبیند (طبیعتا بدون صدا و با هدفون) یا حتی چرت میزند و…
درونگراها به داشتن چنین آدمهایی نیاز دارند: کسانی که فکر نمیکنند باید هر سکوتی را بشکنند.
۴- یک جای آرام که مال خودشان باشد
بعضی وقتها دنیا زیادی شلوغ و پر سروصداست. در این مواقع، درونگراها به یک جای آرام نیاز دارند که مال خودشان باشد و بتوانند در آن خلوت کنند. حتی یک اتاق کوچک که کنترل کامل خودش و وسایل داخلش دستمان باشد، کافیست. جایی که بتوانیم در آن به راحتی تنها باشیم و هر کاری که خواستیم بکنیم و به آرامش برسیم.
دلیل اینکه درونگراها در زندگی خوابگاهی دانشجویی یا دوران سربازی معمولا بیش از دیگران اذیت میشوند، همین است.
۵- توانایی نه گفتن و دوستانی که جواب نه را درک کنند
بیرون رفتن، خرید کردن، مهمانی و… هرکدام جای خودشان را دارند ولی هر درونگرایی گاهی اوقات نیاز به ماندن در خانه را حس میکند. در این مواقع، قدرت نه گفتن به دعوت دوستان (و اعضای خانواده) و داشتن دوستانی که درونگرایی را درک کنند و نه شنیدن بهشان برنخورد، بسیار مهم است.
۶- استقلال و آزادی عمل
درونگراها دوست دارند به جای تبعیت از دیگران، قطبنمای درونی خودشان را دنبال کنند. برای مثال، آزادی عمل برای امتحان کردن ایدههای مختلف، انجام کارها به روش خودمان و مدیریت زمان به شکلی که دوست داریم، از جمله مواردی هستند که میتوانند ما را به یکی از شادترین و کارآمدترین نسخههای خودمان تبدیل کنند.
۷- یک زندگی ساده و متعادل
کافیست برنامهی شلوغ یک فرد برونگرا را به یک درونگرا نشان دهید تا استرس را در چشمانش ببینید. و برعکس این قضیه هم درست است. من میتوانم آخر هفته را در خانه بمانم و خیلی هم راحت و خوشحال باشم. اما اگر برنامهی آخر هفتهی من را به یک برونگرا نشان دهید، نشانههای شروع افسردگی را در او خواهید دید.
نکته، ایجاد تعادل بین فعالیتهای مختلف است تا هم خودتان شاد باشید و هم از زندگی اجتماعی و وقت گذراندن با دیگران محروم نشوید.
نوبت شما
اگر درونگرایید، در کامنتها از چیزهایی بگویید که برای شاد بودن و شاد ماندن لازمشان دارید.
این پست را با دوستانتان به اشتراک بگذارید و به درک شدن بیشتر درونگرایی کمک کنید.
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
چهطور وارد رابطه شویم اما مستقل بمانیم
چیزی که میتواند ضامن شاد بودن شخص ما و سلامت رابطهمان در آینده باشد، شکل خاصی از مستقل ماندن است. در این پست از راههای مستقل ماندن بعد از ورود به رابطه صحبت کردهام.
۱۰ قانون برای قرار اول: چهطور شانسمان برای قرار دوم را حفظ کنیم
اگر میخواهید شانستان برای رسیدن به قرار دوم و ساختن یک رابطهی عاطفی را حفظ کنید، به این 10 قانون مهم توجه کنید.
تغییر ساعت تابستانی چیست و چرا بخشی از تقویم است
تا حالا به این فکر کردهاید که چرا تغییر ساعت در تقویم گنجانده شده؟ در این مقاله از تاریخچه و نکات مثبت و منفی تغییر ساعت تابستانی گفتهام.