عصبانیتها و حملههای عصبی میتوانند دلایل بسیار متنوعی داشته باشند؛ مثلا استرس و افسردگی و احساسات مختلفی که محیط و افراد مختلف به ما منتقل میکنند. اما گاهی اوقات هم به شکلی ناگهانی عصبی میشویم و خون خونمان را میخورد؛ بدون آنکه دقیقا بدانیم چرا. در این پست، یک دلیل ساده و معمول برای عصبانیت ظاهرا بیدلیل آدمها را شرح خواهم داد.
«حریم» یعنی چه و چه نقشی در عصبی شدن ما دارد
حریم، مجموعهای حد و مرزهاست که ما برای خودمان و دیگران قائل میشویم. هر آدمی حریمهای مختلفی در جنبههای مختلف زندگیش دارد. مثلا حریم فیزیکی، حریم احساسی، حریم عقلانی و…
اگر کسی این موارد را برای خودش و دیگران تعریف نکند یا اجازهی ورود هرکسی به آنها را بدهد، همیشه در موقعیتهایی گیر خواهد کرد که نمیخواهد در آنها باشد. در نتیجه به مرور زمان دچار عصبانیت و حتی تنفر نسبت به خودش، اطرافیانش و کسانی خواهد شد که این حریمها را رعایت نمیکنند؛ حتی اگر به شکل خودآگاه دلیل عصبانیتش را نداند.
یک مثال ملموس:
. . .
..................................................................................................................................
برای خواندن ادامهی پست یا دیدن باقی محتوا، باید عضو وبلاگ باشید.
..................................................................................................................................
نوبت شما
چهقدر این نوع عصبانیتهای ناگهانی و ظاهرا بیدلیل را تجربه کردهاید؟ فکر میکنید نه گفتن چهقدر جلوی این حملههای عصبی را میگیرد؟ تجربهی شخصیتان در این مورد را کامنت کنید.
این پست را با دوستانتان هم به اشتراک بگذارید و من را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید تا پستهای آینده را از دست ندهید.
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
کی مهمانی برویم، کی خانه بمانیم: راهنمای تصمیمگیری برای درونگراها
در این پست، یک راه منطقی و بیطرفانه برای تصمیمگیری درمورد پذیرش یا رد کردن هر دعوت (رفتن یا نرفتن به هر مهمانی) در اختیارتان گذاشتهام تا راحت و بدون عذاب وجدان تصمیم بگیرید.
ما چهطور به نسل خسته و ناامید تبدیل شدیم
نسل ما (متولدین 60 تا 75) در چند مرحله به یک نسل خسته و ناامید تبدیل شده. در این یادداشت، از این چند مرحله گفتهام و جایی که امروز به آن رسیدهایم.
چهطور به عنوان یک عکاس اعتماد به نفس داشته باشیم
همه اشتباه میکنند! اما سوال اینجاست که چهطور میتوانیم با وجود این اشتباهات -به عنوان یک عکاس- اعتماد به نفس داشته باشیم و به کارمان ادامه دهیم؟ در این یادداشت تلاش کردهام براساس تجربهی شخصی به این سوال پاسخ دهم.