در این پست از تجربهی سفر مینیمال خودم و معنای مینیمالیسم گفتهام. حتی اگر این سبک از زندگی را برای خودتان دوست نداشته باشید، دانستن درمورد آن در موقعیتهای خاصی برایتان مفید خواهد بود. در بخش آخر هم راهکارهایی برای مینیمالیست شدن در اختیارتان قرار دادهام. پس تا انتها با من همراه باشید.
از کجا با مینیمالیسم آشنا شدم؟
حدودا شش ماه پیش یک مستند دیدم به نام مینیمالیسم. در این مستند، آدمهای مختلف از سبک زندگی مینیمالیستی میگفتند و اینکه چهطور آن را در کار و زندگی خودشان پیاده کردهاند. از همان روز در این فکر بودم که چهطور میشود با این روش، زندگی یا سفر کرد. تا اینکه حدود سه ماه پیش، خانهام در تهران را تحویل صاحبش دادم و به فکر سفر افتادم.
در طول سفر دوماههای که به استان گلستان داشتم، تلاش کردم به سمت سبک زندگی مینیمال بروم. فکر میکنم که تا حد زیادی هم موفق بودم و قطعا سفر به این سبک را ادامه خواهم داد. اما از آنجایی که این دو ماه برایم لذتبخش و آرامشآور بودند، تصمیم گرفتم درمورد این تجربه بنویسم تا شاید افراد دیگری هم آن را امتحان کنند.
مینیمالیسم چیست؟ مینیمالیست کیست؟
مینیمالیسم در ابتدا جنبشی بین هنرمندان بوده که از آمریکا آغاز شده. هنرمندان مینیمالیست، آثاری خلق میکردند که بسیار ساده شده بودند. مثلا یک خط سیاه روی یک بوم سفید، میتوانست یک نقاشی مینیمال باشد. این سبک در میان سایر هنرها هم نفوذ کرد و آثار جالبی در هنر معاصر کشورهای مختلف پدید آورد.
اما حتی قبل از این جنبش و مشهور شدن اصطلاح مینیمال، اگر به معنای کلمه در فرهنگ لغات هم برگردیم به چنین تعاریفی خواهیم رسید: مینیمالیست فردیست که سادهترین حالت یا حداقل میزان یا درجه از هر چیزی را ترجیح میدهد.
در حال حاضر، مینیمالیسم فقط یک سبک هنری نیست بلکه روشیست برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی همهی ما. حتما شما هم قبول دارید که وضعیت فعلی همهی ما میتواند بسیار سادهتر شود.
زندگی مینیمال یعنی چه؟
خیلی از کسانی که میخواهند این سبک زندگی را از همان ابتدا رد کنند، میگویند که مینیمالیست بودن یعنی نباید خانه و ماشین و تلویزیون داشته باشی. یا مثلا بعضیها میگویند که مینیمالیست بودن یعنی تعداد وسایلی که داری کمتر از صد تا باشد. واقعیت این است که مینیمالیسم هیچکدام از اینها نیست اما اگر هدف شما رسیدن به این موارد باشد، مینیمالیست بودن میتواند کمکتان کند.
مینیمالیسم ابزاریست که شما را به حس رهایی میرساند؛ رهایی از نگرانی و اضطراب هرروزه، از افسردگی و از فرهنگ مصرفزدهای که همهمان گرفتارش شدهایم.
خریدن و داشتن، به خودی خود بد نیستند. اما به نظر میرسد که در زندگیهای امروز، این داشتنها بیش از حد برایمان مهم شدهاند. اینقدر مهم که سلامتی، روابط انسانی، علایق و رشد و توسعهی فردیمان را به راحتی فدایشان میکنیم. یک لحظه فکرش را بکنید. موافق نیستید؟
مینیمالیسم به ما نمیگوید که به دنبال داشتن شغل و خرید خانه و ماشین و چیزهای دیگر نروید. بلکه به ما اجازه میدهد تا آگاهانه انتخاب کنیم و وقت و انرژی و پولمان را صرف چیزهایی بکنیم که واقعا اهمیت دارند.
بگذارید این چند خط را جمعبندی کنیم و به یک تعریف ساده از مینیمالیسم برسیم:
مینیمالیسم ابزاریست که شما را از شر چیزهای اضافه رها میکند و جا را برای چیزهایی باز میکند که واقعا مهماند و به آنها نیازدارید تا بتوانید به شادی، حس خوشبختی و رهایی واقعی برسید.
در واقع هرچهقدر که چیزهای اضافه را از زندگیتان حذف کنید، بیشتر به سمت زندگی مینیمال پیش رفتهاید.
مینیمالیسم ابزاریست که شما را به حس رهایی میرساند؛ رهایی از نگرانی و اضطراب هرروزه، از افسردگی و از فرهنگ مصرفزدهای که همهمان گرفتارش شدهایم.
فواید زندگی مینیمال برای شما
احتمالا تا همینجای کار متوجه شدهاید که رو آوردن به سبک زندگی مینیمال چه فوایدی میتواند داشته باشد. اما صرفا برای جمعبندی، زندگی مینیمال:
- برای چیزهایی که واقعا مهماند (مثلا خانواده و دوستان) جا باز میکند
- با کم کردن دغدغهی داشتن، آزادی و آرامش بیشتری به شما میدهد
- با کاهش استرس، ریسک ضربه خوردن سلامتیتان را کاهش میدهد
- برای انجام کارهایی که دوست دارید (سرگرمی، هنر و…) وقت ایجاد میکند
- با کاهش دادن میزان ترس از شکست، حس شادی و رهایی به شما میدهد
- به مرور زمان، اعتماد به نفس شما را افزایش میدهد
مینیمالیسم ابزاریست که شما را از شر چیزهای اضافه رها میکند و جا را برای چیزهایی باز میکند که واقعا مهماند و به آنها نیازدارید.
تجربهی سفر مینیمال من
همانطور که گفتم، دو ماه اخیر را در حال گشتوگذار در استان گلستان گذراندم. (ویدئوها و عکسهای مربوط به سفر را در یوتیوب و اینستاگرام ببیند.) برای این سفر دوماهه فقط یک کولهپشتی و یک کیف دوربین همراه خودم بردم و سعی کردم به حداقل لوازم مورد نیاز قناعت کنم. در واقع علاوه بر دوربین، دو لنز، یک لپتاپ و لوازم جانبی این دو (شارژر، نور پرتابل و…) فقط سه دست لباس خانه (لباس زیر، شلوار، تیشرت)، دو شلوار بیرون و یک سوشرت با خودم برداشتم.
بعد از رسیدن به مقصد اولیه و نیازسنجی، یک تابه و یک کتری کوچک هم به مجموع لوازمم اضافه کردم. و این تمام وسایلی بود که برای دو ماه زندگی به آنها نیاز داشتم. حالا فکر کنید اگر عکاس نبودم و لوازم عکاسی و ویدئوگرافی هم لازم نداشتم چه میشد. احتمالا کارم با یک کولهی کوچکتر هم راه میافتاد. و با یک بار سبک میتوانستم به راحتی سفر کنم.
این اولین تجربهی من از زندگی مینیمال بود؛ تجربهی مثبتی که باعث شد تصمیمی قطعی مبنی بر ادامهی این روش بگیرم. علاوه بر سفرها، تلاش خواهم کرد مینیمالیسم را در جنبههای دیگر زندگی هم به کار بگیرم. از آنجایی که قرار است -تا اطلاع ثانوی- به عنوان یک خانهبهدوش دیجیتال (digital nomad) زندگی کنم، فکر نمیکنم کارم برای داشتن یک زندگی مینیمال آنقدرها هم سخت باشد. چون این دو سبک زندگی عملا باهم تلاقی دارند.
خلاصه اینکه تجربهی من از زندگی مینیمال بسیار مثبت و جذاب و آرامشبخش بود. میزان نگرانیها و اعصابخردیهایم در این دو ماه به مقدار قابل توجهی کاهش یافت و به حداقل خود در چند سال اخیر رسید. (البته تنها دلیل این مسئله، پذیرفتن سبک زندگی مینیمال نبود اما مینیمالیسم قطعا در آن نقش داشت.) و هیچوقت هم احساس کمبود -بابت وسایلی که با خودم برنداشته بودم- نداشتم.
تجربهی من از زندگی مینیمال بسیار مثبت و جذاب و آرامشبخش بود. میزان نگرانیها و اعصابخردیهایم در این دو ماه به مقدار قابل توجهی کاهش یافت و به حداقل خود در چند سال اخیر رسید.
ضمیمه: مینیمالیسم به روایت چای!
در یوتیوب ببینید
ARVE Error: src mismatchprovider: youtube
url: https://youtu.be/a7tSHAG6I7Y
src in org: https://www.youtube-nocookie.com/embed/a7tSHAG6I7Y?feature=oembed&width=840&height=1000&discover=0
src in mod: https://www.youtube-nocookie.com/embed/a7tSHAG6I7Y?width=840&height=1000&discover=0
src gen org: https://www.youtube-nocookie.com/embed/a7tSHAG6I7Y
اگر شما هم تجربهای از زندگی مینیمال دارید در کامنتها با خوانندگان در میان بگذارید. اگر سوالی درمورد این سبک زندگی دارید هم باز در بخش کامنتها با شما خواهم بود.
چهطور زندگی مینیمال را آغاز کنیم؟ (راهنمای مینیمالیست شدن)
۱- دلایلتان را بنویسید
چرا میخواهید زندگی مینیمال را امتحان کنید؟ از اینکه برای بودن با خانواده و دوستان وقتی ندارید، ناراحتاید؟ شبها از شدت اضطراب خوابتان نمیبرد؟ همیشه فکر میکنید خانهتان کوچک است و جایی برای وسایل ندارید؟ همهی اینها را بنویسید. وقتی که کار سخت شود و حس کنید که نمیخواهید ادامه دهید، داشتن این دلایل برای ادامه کمکتان خواهد کرد.
۲- از شر لوازم تکراری خلاص شوید
در خانه چرخ بزنید و وسایلتان را ببینید. از چه چیزهایی چند تا دارید؟ مثلا ممکن است دو ظرف برای چای خشک داشته باشید یا دو نسخه از یک کتاب. از خودتان بپرسید که واقعا هر دو تا را نیاز دارید؟ اگر نه، یکی را بردارید و داخل یک جعبه بگذارید. در نهایت، این جعبه که پر از لوازم تکراریست را از خانه خارج کنید، به فرد دیگری بدهید یا دور بریزید.
۳- یک منطقهی بدون درهمریختگی مشخص کنید
بخشی از خانه را به عنوان منطقهی بدون درهمریختگی در نظر بگیرید. فقط وسایلی را در این بخش نگه دارید که واقعا لازمشان دارید. سعی کنید وسعت این منطقه را به مرور زمان افزایش دهید. مثلا اگر منطقهی اولیه اوپن آشپزخانه بوده، آن را به کل آشپزخانه گسترش دهید. بعد از مدتی خواهید دید که چهقدر به داشتن یک خانهی مینیمال نزدیک شدهاید.
۴- مینیمال سفر کنید
همانطور که گفتم، اتفاقی که من را طرفدار مینیمالیسم کرد، سفر دوماههای بود که به استان گلستان داشتم. لازم نیست دو ماه سفر کنید. فقط باید کمتر از همیشه وسیله با خود بردارید. مثلا برای یک سفر چهارروزه برنامهریزی کنید اما فقط به اندازهی یک سفر دوروزه با خود وسایل بردارید. لذت سبک سفر کردن را به خودتان هدیه دهید تا رسیدن به رهایی زندگی مینیمال برایتان تبدیل به یک هدف شود.
کاملا از این مطلعام که همه امکان سفر کردن را ندارند. اما این سفر قرار نیست با مقصدی دور و راهی دراز عجین باشد. با توجه به بودجهی شخصیتان سفر کنید. سفر من هم بدون همکاری با دهگردی قطعا نمیتوانست دو ماه متوالی طول بکشد. چون از لحاظ مالی نمیتوانستم دو ماه کار نکنم و زنده بمانم!
۵- لباسهای اضافی را حذف کنید
یکی از سختترین بخشهای کار شاید همین باشد. خود من هم در حال حاضر در این مرحله گیر کردهام و هنوز بیش از حد لزوم لباس دارم. سعی کنید یک قانون برای خودتان مشخص کنید. مثلا هر لباسی که بیش از یک سال از آخرین دفعهی پوشیده شدنش میگذرد را کنار بگذارید. لباسهای جمعشده را به دیگران بدهید یا دور بریزید.
برای برای شخص من، کوچک کردن کلکسیون دیویدیها و کتابهایم هم مثل لباسها سخت خواهد بود. ولی امیدوارم بتوانم کمکم این کار را هم انجام دهم و حداقل آنها را به نسخههای الکترونیکی تبدیل کنم و داخل یک هارد بریزم.
۶- سادهتر غذا بخورید
هر روز به دنبال یک غذای جدید نباشید. کار آشپزی و درست کردن وعدههای روزانه را برای خودتان سادهتر کنید. مثلا سه نوع شام برای کل هفته در نظر بگیرید و فقط همان سه غذا را درست کنید. بعد از اتمام هفته، این تعداد را بسته به تجربهی اولیهتان کم یا زیاد کنید.
۷- پسانداز کنید
یک عدد برای خودتان مشخص کنید و با کمتر کردن میزان خریدتان، سعی کنید به همان میزان پسانداز کنید. قرار نیست این رقم برای همه به یک میزان باشد. آن را بسته به میزان درآمدتان مشخص کنید. علاوه بر راحتتر شدن خیالتان نسبت به روز مبادا، داشتن این رقم -در یک حساب جداگانه- یک نتیجهی ملموس از زندگی مینیمال شما خواهد بود و برای ادامه ترغیبتان خواهد کرد.
۸- با قدمهای کوچک ادامه دهید
قبل از اینکه فکرش را بکنید، خواهید دید که به یک مینیمالیست تمامعیار تبدیل شدهاید!
[آپدیت – اول اردیبهشت ۹۸]
راهنمای خرید برای مینیمالیستها:
بین توضیحاتی که درمورد زندگی مینیمال دادم، اشارهی کوتاهی به خرید داشتم. بازخوردی که در این چند ماه گرفتم، باعث شد تصمیم بگیرم درموردش بیشتر بنویسم.
مینیمالیسم به ما میگوید که چیزهای اضافه را حذف کنیم. طبیعتا اگر قرار باشد چیزهای اضافهای که در حال حاضر داریم را حذف کنیم، باید از اضافه شدن آنها در آینده هم جلوگیری کنیم. اما همین مینیمالیسم ادامه میدهد که اگر از چیزی لذت میبرید، برای زندگیتان لازم است و قرار نیست همه چیز را حذف کنیم و مثل راهبان بودایی ادامهی حیات دهیم.
حالا سوال اینجاست که موقع تصمیمگیری برای خرید، چهطور از روش مینیمالیستی استفاده کنیم و انتخاب بهتری داشته باشیم؟ پاسخ من این است: قبل از هر خریدی، سه سوال از خودتان بپرسید.
اول: پولش را دارید؟
فرض کنید دوست دارید یک ماشین بخرید. قبل از هر چیز باید از خودتان بپرسید که پول خرید یک ماشین خوب را دارید یا نه؟ اگر بخواهید با پولی که دارید ماشین بخرید، مجبور خواهید شد یک ماشین قدیمی بخرید که در آینده بیشتر مایهی آزار خواهد شد تا آسانکنندهی کار؟ یا مثلا مجبور خواهید شد قرض یا وام بگیرید و بعد دوبرابر کار کنید تا قرضتان را پس دهید؟
اگر به اندازهی کافی پول ندارید، صبر بهترین راه است. زندگی را برای خودتان سختتر نکنید.
دوم: خریدتان واقعا جدید است یا نسخهی جدیدتر چیزی که دارید؟
حالا فرض کنید میخواهید یک هدفون بخرید. طبیعتا این روزها هر کسی به یک هدفون نیاز دارد. اما سوال اینجاست که در حال حاضر هدفون دارید یا نه؟ اگر هدفونی دارید که کار میکند، چرا میخواهید یک هدفون جدید بخرید؟ اگر جوابتان این است که مدلهای جدید بهترند، سوال بعدی را بپرسید.
سوم: آپدیت جدید ارزشش را دارد؟
حالا که دست به مثالمان خوب شده، بیایید برویم سراغ یک مثال جدید. فرض کنید میخواهید گوشی موبایلتان را عوض کنید. دلیلتان هم این است که گوشیتان مثل روز اولش نیست و قدیمی شده یا نسبت به مدلهای جدیدتر خیلی عقب است.
پیشرفت سریع تکنولوژی در سالهای اخیر باعث شده که خریدهای ما بعد از چند ماه، دیگر آخرین مدل نباشند. اما چهقدر از این پیشرفت واقعا پیشرفت است و چهقدرش تلاش تولیدکنندگان برای فروش بیشتر به من و شما؟
از خودتان بپرسید که اشکال گوشیتان چیست و چهقدر با مدلهای جدیدتر تفاوت دارد؟ مثلا اگر فقط از عمر باتری رضایت ندارید، میتوانید به جای خرید یک گوشی جدید، فقط باتری گوشی فعلیتان را عوض کنید. اما اگر چند سال از خرید قبلیتان گذشته و -با توجه به استفادهای که از گوشی دارید- نیاز به تغییر را احساس میکنید، خرید آخرین مدل میتواند یک کار درست و منطقی باشد.
مثال در مثال: ممکن است استفادهی اصلیتان از گوشی، عکس گرفتن باشد یا حتی بازی کردن. در این صورت، کیفیت پایینتر دوربین گوشی فعلیتان نسبت به استانداردهای جدید یا پایین بودن رم گوشی و ناتوانیش در اجرای بازیهای جدید، میتوانند دلایلی کاملا منطقی برای خرید یک گوشی جدید باشند.
مینیمالیسم با خرید مخالف نیست. فقط با خریدهای اضافه مشکل دارد.
کتاب مینیمالیسم دیجیتال
اگر تا اینجای کار از سبک زندگی مینیمال خوشتان آمده و دوست دارید آن را در زندگیتان به کار بگیرید، توصیه میکنم کتاب مینیمالیسم دیجیتال را هم از دست ندهید. در این کتاب الکترونیک، درمورد به کار بستن فلسفهی مینیمالیسم در مواجهه با تکنولوژیهای جدید (مثل گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی، بازیهای کامپیوتری، سرویسهای پخش محتوای ویدئویی و…) حرف زدهام.
اگر میخواهید کنترل زندگیتان را از این تکنولوژیها پس بگیرید، این کتاب برای شماست!
دانلود نسخهی متنی و صوتی کتاب مینیمالیسم دیجیتال (با تخفیف)
ویدئوی معرفی کتاب مینیمالیسم دیجیتال
ARVE Error: src mismatchprovider: youtube
url: https://youtu.be/ITTNJvgLHw8
src in org: https://www.youtube-nocookie.com/embed/ITTNJvgLHw8?feature=oembed&width=840&height=1000&discover=0
src in mod: https://www.youtube-nocookie.com/embed/ITTNJvgLHw8?width=840&height=1000&discover=0
src gen org: https://www.youtube-nocookie.com/embed/ITTNJvgLHw8
نوبت شما
اگر محتوای این پست به نظرتان مفید بوده، آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید.
در بخش کامنتها، از تجربهی خودتان درمورد استفاده از مینیمالیسم در زندگی شخصی بنویسید.
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
منحنی یادگیری چیست و آشنایی با آن به چه دردی میخورد
در این پست، از تئوری منحنی یادگیری حرف زدهام و انواع مختلف این منحنی را شرح دادهام. بعد هم -با چند مثال- از کاربردهای این تئوری برای افراد، سازمانها و فریلنسرها گفتهام تا بتوانید به راحتی آن را به موقعیتهای مختلف در زندگی شخصی و حرفهای خودتان تعمیم دهید.
در ستایش عشق یکطرفه
در شرایط درست، عشق یکطرفه میتواند تجربهای بسیار مثبت و دلنشین باشد. کافیست به خودمان اجازهی حس کردنش را بدهیم!
انواع تیپهای شخصیتی درونگرا براساس مدل مایرز-بریگز (MBTI)
مدل مایرز بریگز، آدمها را -براساس ویژگیهای شخصیتیشان- به 16 دستهی مختلف تقسیم میکند. 8 دسته از این 16تا، درونگرا هستند. در این پست، از تیپهای شخصیتی درونگرا براساس مدل مایرز-بریگز (MBTI) حرف زدهام.
64 نظر
نظرات بسته شده اند.
عالی بود! ممنون از مطالب مفیدتون🙏
خواهش میکنم
نظر لطفتونه 🙂
سلام. خیلی جالبه من همیشه اینجوری فکر میکردم اما نمیدونستم اسمش زندگی مینی ماله یا حتی کسی دیگه هم ایجوری فکر کنه. همیشه برای آینده و امروزم این شاخص ها رو در نظر میگیرم و عمل میکنم. دلایل و اهدافم هم دقیقا همین هاست. مرسی خس خوبی بود که این موضوع رو کشف کردم.
چه جالب!
خواهش میکنم 🙂
و خوشحالام که مفید واقع شده.
درود و سپاس از مطلب خوبتون.در چند ماه گذشته متوجه شدم خیلی در گیر زندگی مصرفی هستم و برای رهایی شروع کردم کم کردن وسایل اضافی و خرید فقط واجبات زندگی ،اما همچنان درگیرم
این نام و سبک و روش کمکی شد برام که بتونم راحتتر تجزیه تحلیل کنم و هدفمند باشم برای رسیدن به رهایی.
خیلی خیلی خوشحالام که به دردتون خورده.
و ممنون از اینکه بخشی از داستانتون رو با من و باقی کسانی که احتمالا حس مشابهی دارن به اشتراک گذاشتید 🙂
سلام
منم تقریبا یه ماهی میشه این سبک از زندگی رو به خاطر اهدافم انتخاب کردم . مطالبتون در مورد سبک مینیمال خیلی خوب بود فقط با مورد غذا به سبک مینیمال مخالف بودم اینکه سه نوع شام برای یک هفته !!! هنوزم خودمم در مورد موادغذایی و وعده هایی غذایی به سبک مینیمال به نتیجه ای نرسیدم شاید می تونم بهتر و خاص تر باشه _
سلام و ممنون از نظرتون 🙂
چیزی که برای غذا گفتم برای شخص من صادق بوده و هست؛ بهخصوص در طول سفرام. اما قرار نیست به درد همه بخوره.
همونطور که توی پست هم گفته بودم، برای مینیمالیست بودن لازم نیست همه چیزو کنار بذاریم.
اگه کسی از درست کردن یا خوردن انواع غذا واقعا لذت میبره، تنوع در هر وعده هیچ سنخیتی با زندگی مینیمال نداره.
با سلام
اولین بار حدود یکسال پیش مطلبی درباره فراگیر شدن سبک زندگی مینیمالیستی در کشور هلند خوندم و بسیار جذبم کرد
به عنوان مثال زوج های جوان در هلند هنگامیکه میخواهند خانه ای برای زندگی انتخاب کنن همیشه کوچکترین خونه رو انتخاب میکنن و وسایل خونه هم سعی میکنن فقط یخچال و مبل باشه که اونم از جایی دسته دوم میگیرن و یا وسایل نقلیه شون فقط دوچرخه اس و عوضش زیاد سفر میرن
سلام و ممنون بابت نظرتون 🙂
خوشبختانه این سبک زندگی تو خیلی کشورا داره پا میگیره. و واقعا راه خوبیه برای ایستادن جلوی مصرفگرایی و رسیدن به یه زندگی آرومتر و شادتر.
من خودم چندین ماهه درگیر مینیمالیسم شدم و واقعا راضیم از این بابت، برای من ارزیابی لباس کار به نسبت راحتتری بود تا کتاب هام و الان هم دست به مینیمالیست شدن در فضای مجازی و گوشی و فیلم دیدن و موزیک زدم و این مرحله خیلی سختتره تا مرحله های قبل برای من، چون متوجه نبودم همین چیزهای کوچیک چقدررررر در روح زندگیم پیش رفته بودن به همه توصیه میکنم انجامش بدن مخصوصا در مورد اینستاگرام آرامش فوق العاده ای نصیبتون میشه.
بسیار بسیار ممنونام از اینکه تجربهی شخصیتونو به اشتراک گذاشتید 🙂
سلام
من آغاز زندگی مشترکم رو با سبک مینیمال شروع کردم فقط وسایلی رو خریدم که لازم داشتم خیلی از وسایل هایی که تازه عروس ها داشتند من نگرفتم به جای خریدن دکوری ها و بوفه برای خونه از گیاهان که آرامش به خونه میدن استفاده کردم و حتی چیزهایی که خریدم هم با طرح بسیار ساده مثل پرده ها و بشقاب ها و … این سادگی رو بعدا تو لباسام هم آوردم همیشه از خدا ممنونم که قبل از شروع زندگی مشترک با این سبک آشنا شدم و از خرید چیزهای بیهوده جلوگیری شد آرزوی قلبی من اینه که یه روز همه انسان ها مینیمال زندگی کنند
از شما بسیار ممنونم
سلام و خواهش 🙂
ممنون از اینکه داستان خودتونو با من و باقی خوانندهها به اشتراک گذاشتید.
من جدیدا احساس میکنم یک مصرف گرای افراطی شدم و هر چی بیشتر میخرم احساس نارضایتیم هم بالاتر میره و خودمو با این جمله اروم میکردم که همه خانوما عاشق خریدن و در کل آرامشم خیلی کم شده و دنبال راهی بودم تا کمتر خرید کنم و ساده تر باشم
فکر میکنم سبکزندگیهای مدرن همهمونو به سمت مصرفگرایی میبرن. و باید خیلی متوجه این قضیه باشیم که بتونیم ازش جلوگیری کنیم.
امیدوارم که مینیمالیسم بتونه تو این راه کمکتون کنه.
ممنون از نظرتون 🙂
با سلام از مطلب خوبتون
من هم با این سبک تا حدودی زندگی و تا حد زیادی کار میکنم.یعنی به خاطر تفکرات مینیمالیستی تخصص من در هرمجموعه ای نظم و انضباط و حذف شلوغی و بهم ریختگی بوده.
موفق باشید.
ممنون از نظر لطفتون و اینکه تجربهتون از زندگی و کار مینیمال رو با من و دیگران به اشتراک گذاشتید 🙂
سلام من نگار هستم
ممنونم از مطلبی که گذاشتین بهم کمک کرد
من ادبیات نمایشی خوندم و دارم حرفه ای نوشتن رو شروع میکنم
خوشحال میشم بتونم بیشتر در موردتون بدونم و ازتون راهنمایی بگیرم
سلام و ممنون از نظر لطفتون 🙂
اطلاعات بیشتر درمورد من و فعالیتهام و راههای تماس با من رو میتونید از صفحهی دربارهی من پیدا کنید.
حامد جان سپاس از مطالب خوبت
من سالها اینجوری زندگی و سفر کردم اما الان متوجه شدم اسمش مینیمال بوده !!
ممنون از نظر لطفتون 🙂
چه جالب!
خوشحالام که مفید واقع شده…
من حدود ۲ سال هست که با آغاز زندگی مشترک این سبک رو شروع کردم از وسایلی که برای منزل خریداری کردم تا حتی تصمیم به داشتن ظاهری ساده،طبیعی و تمیز به جای میکاپ های عجیب و غریب .فقط میتونم بگم حسی به آدم میده که با هیچ واژه ای قابل توصیف نیست .حس رهایی اصلی ترین حس در وجود انسان است چون تنها در صورت حس رهایی میتونم به اصل خودمون که هستی و زندگیست برسیم
کاملا باهاتون موافقام.
و بسیار بسیار ممنون از اینکه تجربهتون رو با من و باقی خوانندهها به اشتراک گذاشتید 🙂
من حس رهایی و آرامش ناشی از سبک مینیمالیستی رو خیلی دوست دارم. با اون آرامش می گیرم و احساس میکنم روح ام رو سبکبال و آسودگی خاطر بیشتری رو به من میده.
این سبک رو حتی توی میکاپ ام به کار می برم و احساس طبیعی بودن دارم باهاش.
ممنونم از مقاله ی جالب شما
ممنون از کامنت و به اشتراک گذاشتن تجربهتون 🙂
دریچه جدیدی بود که به رومون باز کردی. ممنونم
خواهش میکنم
ممنون از نظر لطفتون 🙂
سلام مستندی که درباره مینیمالیسم گفتین رو میشه بزارین برامون ببینیم یا آدرسش رو بگین یاهرجور دیگه
به خاطر کپی رایت من نمیتونم بازنشرش کنم. ولی اسم کاملش اینه:
Minimalism: A Documentary About the Important Things
از هر راهی که در حالت عادی فیلم دانلود میکنید، احتمالا بتونید اینم دانلود کنید
همیشه تو زندگیم احساس شلوغی و سردرگمی داشتم.از وسایل اضافی گرفته تو خونه و از افکار زیادی تو مغزم.احتیاج به خلوتی داشتم ولی اسم این حرکت و نمیدونستم. شاید هم یه جنبش جدیده، هرچی که هست برای همه میتونه مفید باشه. بنظرم اولین و بهترین پیامدش رها شدن از شلوغ پلوغی و سردرگمی و رسیدن به ذهن آرامی باشه
دقیقا همینه. خوشحالام که به نظرتون مفید بوده 🙂
سلام.
به نظرم این شیوه، ( به طور خاص شیوه زندگی مینیمالیستی ) یک شیوه برای زندگی هست، به این صورت که انسان تا زمانی که دلیل کارهایش را نداند عمل کردن شیوه مثل دادن غذا به دهان کودک هست. اینکه ما بیایم در باره ” شیوه” صحبت کنیم، مثل این هست که ماشین بیاوریم ولو اینکه کسی نداند ” حرکت ” چیست. من به نظرم اگر قرار هست حرفی یا تجربه ای گفته بشه توی زمینه های اصولی تر مثل اینکه اساسا انسان نیاز دارد به خرید؟! به این چیزی که دارد استفاده می کند؟ به اینکه اساسا چرا دارد استفاده می کند، و آیا اصلا وقت داره از خودش اینها رو بپرسه؟! یا اینکه همش داره می دوعه … و نمی دونه چرا … چون همش درگیره کاره و قرض داره … انسان امروز وقتی زیر بار هزار تا چک و سفته و قسط و … هست، و همش هم نمی دونه چرا. اصلا می تونه به سبک زندگی ” مینیمالیسم ” فکر کنه؟! اصلا فکری براش باقی می مونه؟!
۱- تو هر تشبیهی باید یه وجه شبه وجود داشته باشه. ممنون میشم اگه بگید تو تشبیه «شیوه» و «زندگی» به «ماشین» و «حرکت» وجه شبه چیه؟ چون من هیچجوره نتونستم به هم ربطشون بدم.
۲- اتفاقا در منطق اول باید کل رو اثبات کرد و پذیرفت و بعد رسید به جزء. وقتی کلیت مینیمالیسم برای یکی قابل قبول باشه، میتونه به ابعاد مختلف زندگی تعمیمش بده. اینکه دونه دونه درمورد هرکدوم از جزئیات فکر کنیم (یعنی روشی که شما مطرح کردید) فقط باعث سردرگمی بیشتر میشه و فایدهی خاصی نداره.
۳- استدلال شما از پایه مشکل داره. براساس این استدلال تا در جهان مشکلات پایهای وجود داره هیچکس نباید از هیچ چیز دیگهای جز این مشکلات حرف بزنه. خودتون به این فکر کنید که نتیجه چهقدر بیمعنی و خندهدار میشه.
۴- در نهایت اگه کسی دوست داره به مینیمالیسم فکر نکنه و به قول شما دنبال «زمینههای اصولیتر» بره، صاحباختیار خودشه. ولی این انتخاب و طرز فکرش به من ربطی نداره که بخوام درمورد مسائلی که برام مهمه حرف نزنم.
من تا حالا نمیدونستم مینیمالیستم تو لهجه محلی خودمون میگن سَخُلوکَش
والا معنی این کلمهای که گفتید رو نمیدونم.
اگه یه کم بیشتر توضیح بدید فکر میکنم هم من و هم باقی خوانندهها استقبال کنن 🙂
سلام،من تازه چند روزه از طریق یه پیج اینستایی چیزی به اسم زندگیه مینی مال رو شنیدم.تا قبل از این فکر می کرد مینی مال فقط تو ادبیات داستانی وجود داره.داستان های مینی مال رو دوست دارم و خودم هم داستان مینی مال می نویسم.
با یه سری از مطالب تون موافقم.عدم مصرف گرایی یه تجربه فوق العاده هست که می تونه جنبه های زیادی از زندگی رو تحت تأثیر بزاره.با یه سری دیگه از مطالبتون مخالفم.یه سری دیگه از مطالبتون رو هم هر چند قلباً قبول دارم و اون ته و توهای افکارم بهشون معتقدم،ولی نمی تونم اجراییشون کنم.مثلاً نمی تونم تو فضای مجازی سبک مینی مال داشته باشم.یا نمی تونم وقت سفر خیلی از این سبک اونم برای هر سفری استقبال کنم.یا تو وسایل خونه و پوشاک.ولی همواره سعی کردم مصرف گرایمو کنترل کنم و از چیزایی که دارم نهایت استفاده رو ببرم.شاید باید مدتی روی نوشته هاتون فکر کنم.😊ولی گمان نکنم به راحتی بتونم قید کتاب ها و مطالب سیو شده ام رو بزنم.هر چند که خیلی هاشون ممکنه تا مدت ها استفاده نشه و به دردم نخوره.منتها در افکار و بینش برخی از ما این مطلب هم رسوخ کرده:هر چیز که خار آید،روزی به کار آید.
سلام و ممنون از نظرتون 🙂
فکر نمیکنم لازم باشه همهمون یه فرمولو پیاده کنیم. هرکسی با توجه به شرایط خودش میتونه مینیمالیسمو روی یه سری از جنبههای زندگیش پیاده کنه.
ضمنا زندگی مینیمال مساوی با دور ریختن همه چی نیست. قرار نیست چیزایی که وجودشون برامون لذتبخشه رو دور بریزیم و با ریاضت زندگی کنیم. هدف از زندگی مینیمال، فقط حذف و کنترل اضافههاست.
موفق باشید
ممنون 🙂
جالب بود
ممنون 🙂
شما فوق العاده هستید
نظر لطفتونه. بسیار ممنونام 🙂
سلام من چندجا خوندم که هنر مینیمالیسم از کشور روسیه درسده ۵۰ و ۶۰ گرفته شده با این حال میخواستم تشکر کنم بابت محتوای عالی شما .
سلام.
شاید بشه گفت مینیمالیسم یه الهام کوچیکی از ساختگرایی روسی گرفته. ولی فراتر از این ربط خاصی به هم ندارن.
ممنون از نظرتون 🙂
مطالبتون و تجربیاتتون عالی بود.من زیادی درگیر وسایل اضافی و شلوغی شدم و این خیلی انرژی ازم میگیره با اینکه میدونم دارم اذیت میشم و دلیلش شلوغی اطرافم و مصرف گرایی زیادمه اما تا به امروز تونستم افکارم رو جمع کنم و از شر اینها خلاص بشم.امیدوارم با استفاده از سبک مینیمالیسم بتونم بزودی این روش رو در زندگی پیاده کنم و به آرامش واقعی برسم.
ممنون از نظر لطفتون و اینکه از تجربهی شخصیتون نوشتید.
براتون آرزوی موفقیت دارم 🙂
سلام ، من میخوام در صفحه اینستاگرامم راجع این موضوع بنویسم . اشکالی نداره از مطالب سایت شما هم استفاده کنم؟! البته با ذکر منبع.
مشکلی نیست.
شرایط استفاده از محتوا در این صفحه ذکر شده.
سلام و ادب
نحوه ی نگاه من تا چندین سال قبل اینگونه نبود ، ولی اکنون به این نگاه نزدیکتر شده ام و مطالب شما بسیار ارزنده بود. متشکرم
ممنون از نظرتون و وقتی که برای خوندن گذاشتید 🙂
درود؛ بسیار عالی.
در راستای همین مسئله – شلوغی جهان و محدودیت ما آدمها – خوندن کتاب اصلگرایی هم خالی از لطف نیست. نسخه خلاصه و صوتی اون رو میتونید از بیپلاس بشنوید.
حالا اسمش رو اصلگرایی بزاریم یا مینیمالیسم، هر دو به نظرم به حذف و انتخاب آگاهانه اشاره دارن.
ممنون از نظرتون 🙂
استاد. ممنون میشم کمی کتاب های مربوط به مینی مال را معرفی کنید
۱- من استاد کسی نیستم.
۲- کتابای joshua becker در مورد جنبههای مختلف زندگی مینیمال خوبان. ولی کلی کتاب دیگه هم هست که میتونن کمک کنن. اصل ایده که معلومه، توصیهی من اینه که اگه قراره کتابی در این مورد بخونید، زاویهی دیدش رو ببینید و تصمیم بگیرید که کدوم زاویهی دید بیشتر به درد شما میخوره. مثلا کتابی که درمورد زندگی خانوادگی مینیمال حرف زده یا صرفا وسایل شخصی و کمد آدما یا مواردی مثل اینا.
ضمن اینکه از فروشگاه همین وبلاگم میتونید یه کتابچهی مختصر و مفید درمورد مینیمالیسم دیجیتال تهیه کنید که هم براتون مفیده و هم به ادامهی حیات ما کمک میکنه.
بهترین توصیحات در مورد مینیمال بودن. عالی بود. نیازی به هیچ پیوستی نیست
ممنون از نظر لطفتون 🙂
ممنون از مطالبتون ولی من فکر میکنم مینی مالیستی خودش آدمو به مصرف گرایی سوق میده چرا که شما وقتی بیشتر چیزها رو دور می ریزید در نهایت در زمان نیاز به شی مشابه مجبور به خرید اون میشید ولی خود من چون آدم سازند های هستم غالب وسایلی که فکر میکنم به کارم خواهد آمد نگه میدارم و در نهایت هم همین طور میشه مثلا یک پیچ در ظاهر به درد نخور در تعمیر چیزی به جای حرید پیچ بکارم میاد حتی لباس وقتی کهنه میشه و نمی پوشم در جای دیگری نگه میدارم و بعنوان لباس کار مثلا در زمان رنگ آمیزی خانه یا جوشکاری و… استفاده می کنم و وقتی اووجا هم کارییش را از دست داد تکه تکه کرده و بعنوان دستمال نظافتی استفاده می کنم و جالبه که من کمترین زباله را تولید میکنم و باغچه ای در حیاط خانه دارم که پوست میوه و سبزیجات و… را درآنجا چال کرده و خاک غنی کمپوست برای درختان و گیاهانی که کاشتم فراهم می کنم و یک سمار هیزمی دارم که اکثر زبالههای نایلونی و برگو شاخه های خشک درختان و.. در آن میسوزانم و چای ذغالی دم میکنم خلاصه اگه من یک ماه در یکجا باشم به اندازه کف دست هم زباله تولید نمی کنم
ممنون از نظرتون.
تعریف من از مصرفگرایی اینه: «فضای ذهنی و فرهنگی که آدما رو به سمت مصرف بیشتر و خرید روزافزون محصولات و خدمات مختلف سوق میده.»
اگه این تعریف رو بپذیریم، چیزی که شما توصیف کردید، مصرفگرایی نیست. صرفا یه خریده در موقع نیاز. ممکنه در بلندمدت مجبور بشیم چیزی که نگه نداشتیم رو دوباره بخریم ولی این مصرفگرایی نیست.
ضمنا اگه شما برای چیزایی که نگه داشتید، استفاده دارید، بهشون احساس نیاز میکنید یا ازشون لذت میبرید و با داشتنشون خیالتون راحتتره، کسی نمیتونه -به اسم مینیمالیسم- بهتون اصرار کنه که همه چی رو دور بریزید.
جسارتا سوزاندن زباله های نایلونی کار بسیار خطرناکی برای سلامتیه چون گازهای بسیار سمی تولید میکنه بهتره به مراکز بازیافت بدیم ممنون
ممنون از یادآوری و کامنتتون 🙂
خب من برای اولین بار اسمش رو شنیدم و الان تازه با مفهومش آشنا شدم خیلی جالبه بنظرم من خودم فردیم که دلم نمیاد چیزی رو دور بندازم و میگم یه روزی بدرد میخوره ولی حقیقت اینه که اینکه نباشه ارزشش و مزیتش از اینکه باشه تا شاید یه روزی بدرد بخوره بیشتره
ممنون از نظرتون 🙂