سال‌هاست که در خانواده و مدرسه و محیط کارمان از به‌تر بودن ویژگی‌های شخصیتی خاصی شنیده‌ایم که مستقیما به برون‌گرایی ربط دارند. شاید به همین خاطر است که خیلی از ما نمی‌خواهیم خودمان را درون‌گرا در نظر بگیریم. اما واقعیت این است که هیچ‌کدام از این تیپ‌های شخصیتی برتر نیستند. بل‌که هرکدام نقاط قوت متفاوت و خاص خودشان را دارند.

به عنوان یک درون‌گرا و از روی تجربه می‌گویم: پذیرفتن ویژگی‌های شخصیتی خاص‌تان به عنوان یک درون‌گرا، درکی جدید از رفتارهای خودتان و دیگران در اختیار شما قرار خواهد داد. درکی که می‌تواند زندگی را از جهات مختلفی برایتان آسان‌تر کند.

پس اگر مطمئن نیستید که درون‌گرایید یا برون‌گرا، ۱۲ ویژگی لیست‌شده در این پست را بخوانید و ببینید چند مورد از آن‌ها را دارید. توجه داشته باشید که همه‌ی آدم‌ها درصدی از ویژگی‌های برون‌گرایی و درون‌گرایی را باهم دارند. مسئله این است که کدام دسته از ویژگی‌ها غالب‌اند.

 

۱- از تنها بودن لذت می‌برید

تفاوت اصلی درون‌گراها و برون‌گراها همین است. درون‌گراها با تنهایی مشکلی ندارند و اتفاقا فقط با تنها بودن است که شارژ می‌شوند. اما برون‌گراها با تنها بودن چندان راحت نیستند و وقتی احساس پرانرژی بودن دارند که در یک جمع باشند. اگر اکثر اوقات ترجیح می‌دهید در زمان استراحت‌تان تنها باشید و گیم بازی کنید یا کتاب بخوانید یا فیلم ببینید یا موزیک گوش کنید، احتمالا درون‌گرا هستید. البته تمام درون‌گراها هم می‌توانند از بودن در بعضی جمع‌ها و وقت گذراندن با بقیه لذت ببرند؛ اما نه همیشه و نه به‌صورت مداوم.

 

۲- به‌ترین ایده‌ها و راه‌حل‌ها را با فکر کردن در خلوت خودتان پیدا می‌کنید

درون‌گراها مشکلی با جلسات هم‌فکری یا طوفان‌های ذهنی و بحث‌های مشترک ندارند. اما اگر بخواهند برای یک مشکل خاص، راه‌حلی خلاقانه پیدا کنند باید روی آن زمان بگذارند و در خلوت خودشان به مسئله فکر کنند. اگر به‌ترین ایده‌ها و راه‌حل‌هایی که به خاطرشان به خودتان مفتخرید را در تنهایی پیدا کرده‌اید، به احتمال زیاد درون‌گرایید.

مثلا من اکثر سوژه‌هایم برای نوشتن را در مکالمه‌های درونی با خودم پیدا می‌کنم، نه در بحث با دیگران.

 

۳- آخرین نفری هستید که دستش را بلند می‌کند و داوطلب می‌شود

درون‌گراها نه‌تنها نیازی به دیده شدن ندارد؛ بل‌که از مرکز توجه بودن بدشان می‌آید. اگر از کسانی بودید [یا هستید] که در کلاس‌های درس با هر سوال معلم یا استاد دست‌تان به هوا می‌رود، احتمال برون‌گرا بودن‌تان بیش‌تر است.

تنها دلیلی که من در طول تحصیلم داوطلب می‌شدم، این بود که بعضی وقت‌ها کسانی که دست‌شان را بلند می‌کردند ولی چیزی بلد نبودند، حرصم را درمی‌آوردند.

 

۴- همیشه در مکان‌های عمومی هدفون به گوش دارید

درون‌گراها سعی می‌کنند با گذاشتن هدفون در اتوبوس و مترو و خیابان‌های شلوغ، ارتباط‌شان با غریبه‌ها را به حداقل برسانند. حتی ممکن است هدفون‌شان موسیقی پخش نکند. (گرچه موسیقی می‌تواند میزان خستگی در اثر شلوغی را برای درون‌گراها کم‌تر کند.) در واقع، هدفون برای درون‌گراها یک نوع سپر در برابر تلاش‌های دیگران برای ارتباط برقرار کردن با آن‌هاست.

من موقعی که در تهران زندگی می‌کردم -حتی وقتی یادم رفته بود گوشی را شارژ کنم یا حوصله‌ی موزیک نداشتم هم- همیشه هدفونم در جیبم بود. در واقع هدفون برای من لازم‌ترین چیز موقع خروج از خانه بود!

[اگر همیشه -حتی موقع کار- هدفون‌به‌گوش‌اید، با ۱۴ آلبوم موسیقی برای گوش دادن در حین کار آشنا شوید.]

هدفون برای درون‌گراها یک نوع سپر است
هدفون برای درون‌گراها یک نوع سپر است

 

۵- سعی می‌کنید به کسانی که ناراحت یا عصبانی‌اند نزدیک نشوید

اصولا درون‌گراها با روبه‌رو شدن‌های دراماتیک مشکل دارند. وقتی کسی مشخصا ناراحت یا عصبانی باشد، احتمال به وجود آمدن این موقعیت‌های دراماتیک بیش‌تر است. و به همین دلیل است که یک فرد درون‌گرا معمولا سعی می‌کند از افراد ناراحت و عصبانی دوری کند. یا اگر با آن‌ها در یک محیط بود، سعی می‌کند نگاهش با نگاه آن‌ها تلاقی نکند.

(اگر یک دوست درون‌گرا دارید که در چنین موقعیت‌هایی کنارتان می‌ماند و سعی می‌کند آرام‌تان کند، قدرش را بدانید! چون این کار برای او بسیار سخت است.)

 

۶- از مکالمه‌های تلفنی دوری می‌کنید

اصولا درون‌گراها دل خوشی از مکالمه‌های تلفنی ندارند و حتی اگر مجبور باشند با کسی تماس بگیرند، ترجیح می‌دهند این کار را از طریق پیام متنی یا ایمیل انجام دهند. این قضیه هم در زندگی و ارتباطات شخصی و هم در محیط کار صادق است. اگر مکالمه‌های تلفنی و به طور کلی، تماس گرفتن با دیگران (به‌خصوص غریبه‌ها) از هر راهی را دوست ندارید، احتمالا درون‌گرایید.

اگر بعضی وقت‌ها حس می‌کنید انرژی جواب دادن به تماس تلفنی دیگران -حتی دوستان نزدیک‌تان- را ندارید و ترجیح می‌دهید بعدا و وقتی آمادگیش را داشتید با آن‌ها صحبت کنید، احتمالا درون‌گرایید.

درون‌گراها پیام متنی را به مکالمه‌ی تلفنی ترجیح می‌دهند
درون‌گراها پیام متنی را به مکالمه‌ی تلفنی ترجیح می‌دهند

 

۷- با افراد رندوم خوش‌وبِش نمی‌کنید

فرض کنید در یک تاکسی یا صف نانوایی یا هر موقعیت دیگری با چند نفر دیگر منتظرید. اگر درون‌گرا باشید، حتی تصور این‌که صحبت با یکی از آن‌ها را شروع کنید هم برایتان سخت است. کسانی که سر صحبت را در چنین موقعیت‌هایی باز می‌کنند و از دیر شدن فلان قرارشان یا زندگی شخصی یا وضع هوای شهر می‌گویند، همیشه از دسته‌ی برون‌گراها هستند.

 

۸- نتورکینگ در رویدادها یا محیط‌های کاری برایتان سخت است

در این مورد، تجربه‌ی رویدادی یک درون‌گرا را بخوانید.

 

۹- دیگران با صفت‌هایی مثل سرد یا مغرور توصیف‌تان می‌کنند

همان‌طور که بالاتر هم گفتم، درون‌گراها خوش‌وبش‌ها و احوال‌پرسی‌های ساده با دیگران را چندان دوست ندارند. (اگر دنیا دست ما بود، احتمالا تمام مکالمه‌ها به بحث درمورد معنی حیات می‌رسیدند!) همین باعث می‌شود که خیلی‌ها فکر کنند درون‌گراها خودشان را در برخورد با دیگران می‌گیرند یا همیشه سرد برخورد می‌کنند.

اگر فکر می‌کند رفتارتان عادی بوده ولی دیگران چنین برداشت‌هایی از آن داشته‌اند، احتمالا درون‌گرایید.

 

۱۰- می‌توانید تمرکزتان را در مدتی طولانی حفظ کنید

وقتی من از این صحبت می‌کنم که چند روز از خانه بیرون نرفته‌ام و روی چند مقاله با موضوعات مختلف کار کرده‌ام، همیشه با تعجب دوستان برون‌گرایم مواجه می‌شوم. خارج از شلوغی، درون‌گراها می‌توانند مدت‌های طولانی‌تری تمرکزشان را حفظ کنند. اگر شما هم می‌توانید ساعت‌ها روی کار مورد علاقه‌تان متمرکز شوید و به بیرون رفتن و هواخوری و… احساس نیاز نکنید، این ویژگی را مدیون بخش درون‌گرای وجودتان هستید.

درون‌گراها می‌توانند ساعت‌ها روی کارشان تمرکز کنند
درون‌گراها می‌توانند ساعت‌ها روی کارشان تمرکز کنند

 

۱۱- دیگران فکر می‌کنند از سن واقعی‌تان بزرگ‌ترید

درون‌گراها کم‌تر حرف می‌زنند و بیش‌تر گوش می‌کنند. آن‌ها دوست دارند آدم‌ها و خیابان‌ها و طبیعت را در سکوت تماشا کنند؛ جوری که انگار همیشه در حال جمع‌آوری داده‌اند. این ویژگی‌ها باعث می‌شوند اکثر درون‌گراها پخته‌تر از سن خودشان به نظر برسند.

هیچ‌وقت ترم یک کارشناسی در خواب‌گاه دانش‌گاه علامه را یادم نمی‌رود. یکی از کسانی که در اتاق کناری ما ساکن بود، هر بار که من را می‌دید سلام می‌کرد. من اول فکر می‌کردم که زیادی خودمانی‌ست و با همه همین‌طور است. تا این‌که یک روز در راه‌روی خواب‌گاه نگه‌ام داشت تا درمورد رساله‌ی دکترایش از من مشورت بگیرد. وقتی گفتم که ورودی جدید کارشناسی‌ام، داشت از تعجب شاخ درمی‌آورد!

 

۱۲- ایده‌های بزرگ و مفاهیم انتزاعی را دوست دارید

درون‌گراها می‌توانند هم‌زمان به مسائل مختلفی فکر کنند و جزئیات یک مسئله را هم ببینند. اما دیدن تصویر بزرگ و رسیدن به ایده‌هایی کلی‌نگر، تخصص آن‌هاست. یک فرد درون‌گرا می‌تواند ساعت‌ها درمورد مفاهیم انتزاعی بحث کند و خسته هم نشود! به همین خاطر است که درون‌گراها معمولا استراتژیست‌های خوبی می‌شوند.

 

فکر می‌کنم با خواندن این ویژگی‌ها به حرفی که اول کار زدم، رسیده باشید. هرکدام از تیپ‌های شخصیتی نقاط قوت خودشان را دارند. فقط باید آن‌ها -و خودمان- را به‌تر بشناسیم تا بتوانیم در موقعیت‌های درستی قرار بگیریم.

حالا شما چند مورد از این ویژگی‌ها را دارید؟ فکر می‌کنید تیپ غالب شخصیتی‌تان درون‌گراست یا برون‌گرا؟

 

اگر دوستی دارید که ویژگی‌های بالا را دارد، این پست را برایش بفرستید. اگر خودتان این ویژگی‌ها را دارید و می‌خواهید دوست‌تان بیش‌تر درک‌تان کند، این پست را برایش بفرستید. در کل باید بگویم هرکسی که هست، این پست را برایش بفرستید!


به دیگران هم برسانید