مرحلهی صفر را همهمان تجربه کردهایم: یکی را میبینیم و از همان لحظهی اول یا به تدریج احساس میکنیم برایمان جذاب است. مرحلهی بعدی احتمالا ابراز علاقه برای آشنایی بیشتر است و بعد هم ادامه دادن این پروسه تا وقتی که بفهمیم این رابطه به جایی خواهد رسید یا نه. این پست درمورد همین قسمت آخر است؛ اینکه نشانههای دوست داشتن واقعی کداماند و چهطور میشود فهمید یکی را واقعا دوست داریم (یا او ما را دوست دارد) یا نه.
(محتوای این پست بعد از چند هفته خواندن مقالات آکادمیک روانشناسی نوشته شده است. اما در هر صورت، من روانشناس نیستم و همیشه تجربهی شخصی خودم را وارد نوشتههایم میکنم.)
تفاوت شیفتگی و دوست داشتن
همانطور که گفتم، رابطه اصولا وقتی به وجود میآیند که دو نفر برای هم جذاب باشند. این جذاب بودن کمکم به شیفتگی تبدیل میشود. و از آنجایی که شیفتگی نشانهها و تاثیرات ملموستری دارد، خیلی از ما آن را با دوست داشتن اشتباه میگیریم.
اینها نشانههای شیفتگیاند، نه دوست داشتن:
– همیشه به یادش هستید (طوری که نمیتوانید به خیلی چیزهای دیگر توجه کنید.)
– میخواهید همیشه کنارش باشید (وقتی برای چند ساعت کنارتان نیست، دلتان برایش تنگ میشود.)
– آینده را فقط با او تصور میکنید (تنها تصویری که از ۴۰ سالگی دارید، زندگی دونفرهتان با موهای خاکستری و کنار هم است.)
– هر کاری برایش میکنید (دوست دارید همیشه فوقالعاده باشید تا همیشه از شما تعریف کند.)
– میترسید از دستش بدهید و میخواهید فقط مال شما باشد (تصویر او کنار هر کس دیگری، اعصابتان را به هم میریزد.)
و…
اگر به این موارد دقت کنید -بهخصوص به توضیحات داخل پرانتز- احتمالا بیش از هر چیز به یاد فیلمهای عاشقانه و کمدی-رمانتیک خواهید افتاد. و مسئله همینجاست. ذهن ما پر از تصوراتیست که ربط خاصی به واقعیت ندارند اما به نظر هیجانانگیز میرسند. و کیست که کمی هیجان را در زندگیش دوست نداشته باشد!؟
اما مسئله اینجاست که بعد از تمام شدن این هیجانات و احساسات قوی، به کجا خواهید رسید؟ طبیعتا زندگی مستمر با نشانههایی که به آنها اشاره کردم، امکانپذیر نیست. این موارد تنها بخشی از مسیر طولانی شما در رابطهی عاطفیتان هستند. (که ممکن است -بسته به ویژگیهای شخصیتیتان- همهشان را هم حس نکنید.)
پس داستانهایی که به عنوان نشانههای عشق در فیلمها دیدهاید یا در رمانها و کتابهای توسعهی فردی خواندهاید را فراموش کنید. و بیایید درمورد واقعیت حرف بزنیم.
نشانههای دوست داشتن واقعی
۱- به اندازهی کافی به رابطهتان زمان دادهاید
از مراحل اولیهی رابطه رد شدهاید، به شناخت بهتری از او رسیدهاید و میزان علاقهتان به او در طول زمان بیشتر شده. باید این مراحل را طی کرده باشید تا به مرحلهی مورد بحث ما برسید. دوست داشن زمان میخواهد. اگر فقط چند روز است که یک نفر را دیدهاید، نمیتوانید ادعای دوست داشتن او را داشته باشید. چون در این مرحله -بیش از هر چیز دیگر- این هورمونها هستند که برایتان حرف میزنند.
پس به خودتان زمان دهید و به رابطهتان اجازهی رشد و پیشرفت. دوست داشتن بدون گذر زمان معنای چندانی ندارد.
۲- به شخصیتش بیشتر از ظاهر اهمیت میدهید
اگر فکر میکنید کسی را دوست دارید، از خودتان بپرسید چرا. اولین دلایلی که باعث شدند فکر کنید دوستش دارید چه مواردی بودند؟ اگر دلایلتان به شخصیت او ربط داشتند، احتمال این وجود دارد که به مرحلهی دوست داشتن رسیده باشید. اما اگر ظاهر او (یا مثلا توانایی مالیش) باعث شده فکر کنید دوستش دارید، هنوز در همان مراحل اولیهی رابطه ماندهاید. در این صورت سه راه دارید:
- به رابطه زمان بدهید و ببینید به کجا میرسد
- اگر فعلا به دنبال رابطهی عاطفی جدی نیستید، میتوانید از وقت گذراندن با او لذت ببرید (فقط مطمئن شوید که هر دو یک چیز میخواهید)
- اگر به دنبال رابطهای جدی میگردید و فکر میکنید این یکی به جایی نخواهد رسید، تمامش کنید
پیشنهاد…
۳- از موفقیت او خوشحال میشوید؛ حتی وقتی خودتان شکست خورده باشید
خوشحال شدن به خاطر بخشی از موفقیتها کافی نیست. اگر واقعا دوستش داشته باشید، برای تمام موفقیتها و پیشرفتهای او خوشحال خواهید شد؛ حتی اگر این موفقیت در حوزهای باشد که خودتان در آن موفق نبودهاید. (پژوهشهای مختلفی هم این مسئله را تایید میکنند.)
مثلا فرض کنید چند سال است که در سطح «کارشناس» باقی ماندهاید و انتظار دارید که ارتقای شغلی داشته باشید ولی خبری از این ارتقا نیست. در این صورت وقتی افراد دیگر ترفیع میگیرند و از شما جلو میزنند، طبیعتا احساساتی مثل حسادت و عصبانیت را تجربه خواهید کرد. اما اگر شریکتان در رابطه، پیشرفت قابل توجهی در کارش داشته باشد و ناگهان «مدیر» شود چه؟ چه حسی نسبت به این اتفاق خواهید داشت؟
اگر واقعا او را دوست داشته باشید، رابطهی دونفرهتان را به شکل یک واحد میبینید. در نتیجه، باید از موفقیت او خوشحال شوید. اگر شاهد این موفقیت بودهاید و -به جای خوشحالی- احساسات منفی مثل حسادت را تجربه میکنید، بهتر است دوباره به رابطهتان فکر کنید.
۴- در مواجهه با مشکلات، نمیخواهید فرار کنید
تمام رابطهها بالا و پایین دارند. اصلا خود زندگی هم همین است. بعضی وقتها همه چیز خوب است و بعضی وقتها طوفانی از مشکلات مختلف به سمتتان میآید. اگر واقعا شریکتان در رابطه را دوست داشته باشید، سعی خواهید کرد که همراه با او در برابر این مشکلات بایستید.
اما اگر رابطهتان اهمیت چندانی برای شما نداشته باشد، با دیدن نشانههای اولیهی طوفان عقبنشینی خواهید کرد و حتی ممکن است به تمام کردن رابطه فکر کنید. چون در ذهنتان ارزش تحمل کردن این مشکلات را ندارد.
مشکلات رابطه میتوانند به عوامل بیرونی مربوط باشند یا یکی از طرفین رابطه. در هر صورت، واکنش شما در برابر این مشکلات نشان میدهد که طرف دیگر را دوست دارید یا نه.
۵- حاضرید با او چیزهای جدید را تجربه کنید
در هفتههای ابتدایی رابطه، حاضریم کارهایی بکنیم که معمولا علاقهای به انجامشان نداریم؛ چون میخواهیم شریک جدیدمان -و علایقش- را بیشتر بشناسیم. اما این اعلام آمادگی برای تجربههای جدید معمولا به مرور زمان کمرنگتر میشود؛ مگر اینکه واقعا طرفمان را دوست داشته باشیم.
مثلا ممکن است شما به کوهنوردی و طبیعتگردی علاقه داشته باشید اما او به کافه رفتن و نشستن و قهوه خوردن. وقتی همدیگر را دوست داشته باشید، گاهی اوقات هر دو به کوه میروید و گاهی هردو به کافه. یعنی برای ساختن تجربهها و خاطرات مشترک تلاش میکنید و این اشتراک و دونفره بودن تجربه برایتان از خود تجربه مهمتر است.
البته گاهی اوقات هم باید به استقلال همدیگر احترام بگذارید و تنها به دنبال تفریحاتتان بروید.
درمورد مستقل ماندن در رابطه…
۶- احساس میکنید باید بگویید دوستش دارید
چندین پژوهش (مثل این) نشان میدهند که وقتی کسی را واقعا دوست داشته باشیم، در موقعیتهای مختلف حس میکنیم باید احساسمان را اعلام کنیم. اگر در موقعیتهای غیررمانتیک -مثلا زمانی که در تاکسی نشستهاید یا وقتی دارید خرید میکنید- یکهو حس میکنید که دو کلمهی «دوستت دارم» نوک زبانتان گیر کردهاند و میخواهند خارج شوند، میتوانید این حالت را نشانهی دوست داشتن بدانید.
۷- تصمیم گرفتهاید دوستش داشته باشید
دوست داشتن فقط یک حس نیست. یک تصمیم جدی هم هست؛ تصمیمی که باید هر روز تمدیدش کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، تصمیم میگیرید که با او در یک تیم باشید. یعنی قرار است با هم به توافق برسید؛ نه اینکه تلاش کنید بر هم پیروز شوید.
تصمیم میگیرید که درکش کنید، به خواستهها و نیازهایش احترام بگذارید و برای فریب دادنش تلاش نکنید. تصمیم میگیرید که به هر چیزی مشکوک نباشید و اگر به نظرتان اشتباهی کرده، تلاش نکنید از او انتقام بگیرید. تصمیم میگیرید که با او، خودتان باشید و به او هم اجازه دهید با شما خودش باشد.
این احتمالا مهمترین بخش دوست داشتن است که خیلی وقتها نادیده میگیریمش. چون اگر قبول کنیم که دوست داشن فقط یک حس نیست و تصمیمیست که خودمان میگیریم، باید مسئولیت تصمیممان را هم قبول کنیم. و این قبول مسئولیت همیشه آسان نیست؛ بهخصوص وقتی از نتیجهی نهایی راضی نباشیم.
حرف آخر
یک رابطهی خوب با دوست داشتن یک طرف ساخته نمیشود. در صورتی میتوانید انتظار یک رابطهی جدی و سالم را داشته باشید که این نشانهها را هم در خودتان ببینید و هم در شریکتان.
ضمنا این هفت مورد که به آنها اشاره کردم، قطعا تمام و تنها نشانههای دوست داشتن نیستند. فقط براساس تجربهی شخصی و مطالعات اخیرم، فکر میکنم مهمترینها باشند. اگر نشانههای مهم دیگری را تجربه کردهاید، حتما درموردشان کامنت بگذارید.
این هفت نشانه را -با فرستادن این پست- به دیگران هم بیاموزید.
اگر این پست را دوست داشتید، پستهای دیگر با برچسب راهنمای روابط عاطفی را هم ببینید.
اگر میخواهید از دنیای روابط عاطفی بیشتر سر دربیاورید و بتوانید رابطههایتان را درک و مدیریت کنید، این مجموعه به دردتان خواهد خورد:
مجموعهی آموزشی بعد از عشق: مدیریت روابط عاطفی از آغاز تا پایان
معرفی مجموعه:
دیدن در یوتیوب
ARVE Error: src mismatchprovider: youtube
url: https://youtu.be/KqoWQ7bDSsg
src in org: https://www.youtube-nocookie.com/embed/KqoWQ7bDSsg?feature=oembed&width=840&height=1000&discover=0
src in mod: https://www.youtube-nocookie.com/embed/KqoWQ7bDSsg?width=840&height=1000&discover=0
src gen org: https://www.youtube-nocookie.com/embed/KqoWQ7bDSsg
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
چرا گریه میکنیم: معنای پشت پردهی اشکها و واکنش مناسب در برابر آنها
گریه کردن بخشی جداییناپذیر از احساسات انسانیست. اما دلیل اشک ریختن همیشه احساسی نیست. در این پست، از دلایل مختلفی گفتهام که باعث جاری شدن اشکها میشوند. شاید دفعهی بعد که یکهو اشکمان درآمد یا چشمهای یکی جلوی چشممان تَر شد، واکنش بهتری نشان دادیم!
با این چند عادت جدید، سال آینده را به بهترین سالتان تبدیل کنید
پایان سال، دورانیست که همهی ما را به فکر بررسی گذشته و برنامهریزی برای آینده میاندازد. در این پست از عادتهایی خواهم گفت که میتوانند در این راه کمکتان کنند.
مینیمالیسم چیست؟ زندگی مینیمال یعنی چه؟ (+راهنمای مینیمالیست شدن)
در این پست از تجربهی سفر مینیمال خودم و معنای مینیمالیسم گفتهام. حتی اگر این سبک از زندگی را برای خودتان دوست نداشته باشید، دانستن درمورد آن در موقعیتهای خاصی برایتان مفید خواهد بود. در بخش آخر هم راهکارهایی برای مینیمالیست شدن در اختیارتان قرار دادهام.