خیلی از ما درگیر کار یا تحصیل هستیم و همیشه برای خودمان وقت کم میآوریم. و همین وقت کم آوردن باعث میشود تا هر فکری برای یاد گرفتن مهارتهای جدید یا توسعهی فردی از راههای دیگر را کنار بگذاریم؛ به امید اینکه یک روز زمان مناسبش فرا برسد و فرصت کافی پیدا کنیم.
در این پست میخواهم از یک راه ساده برای گنجاندن فعالیت مورد نظرتان در میان برنامههای روزانه صحبت کنم. با استفاده از این روش، میتوانید -با وجود زمان کم و شلوغی برنامهتان- روی توسعهی فردی و کسب مهارتهای جدید کار کنید.
مهارتها و فعالیتهای مورد نظرتان را لیست کنید
اولین قدم برای برنامهریزی، مشخص کردن اهداف است. پس یک قلم و کاغذ بردارید و تمام مهارتهایی که میخواهید یاد بگیرید یا کارهایی که میخواهید انجام دهید را لیست کنید. هرچهقدر که لیستتان کاملتر و طولانیتر باشد، بهتر است.
مثلا ممکن است بخواهید زبان فرانسه یاد بگیرید یا بیشتر ورزش کنید یا خاطراتتان را بنویسید یا به یک نقطهی خاص سفر کنید و… (بله! همهی این کارها روی توسعهی فردی تاثیر میگذارند.)
تمام اینها را بنویسید. و سعی کنید برای این کار حتما از کاغذ استفاده کنید؛ نه از گوشی موبایلتان.
یک مورد را انتخاب کنید؛ فقط یک مورد!
بعد از تکمیل لیستتان، احتمالا از حجم کارهایی که میخواهید انجام دهید وحشتزده خواهید شد. یک نفس عمیق بکشید! و به این فکر کنید که قرار نیست همهی این کارها را طی چند روز، چند هفته یا حتی چند ماه آینده انجام دهید و کلی وقت برای انجامشان دارید.
بعد، یکی از موارد لیست که در حال حاضر برایتان اولویت دارد را انتخاب کنید. خیلی از ما دوست داریم چند کار را همزمان استارت بزنیم و بعد درمورد تواناییمان برای مولتیتَسکینگ (همان انجام همزمان چندین کار مختلف) به دیگران پز بدهیم. همین اول راه، این عادت را کنار بگذارید و فقط یک مورد را انتخاب کنید. تلاش برای انجام همزمان چند مورد، فقط به خسته شدنتان بعد از یک مدت کوتاه و کنار گذاشتن همهی آنها منتهی میشود.
نکتهی اضافی: اگر همچنان میخواستید به دیگران پز بدهید و موضوع کم آوردید، از این بگویید که خوانندهی ثابت این وبلاگ هستید و هیچ پست جدیدی را از دست نمیدهید! حتما جواب میدهد.
یا فرصت بیابید یا فرصت بسازید!
به برنامهی روزانهتان در طول هفته فکر کنید. ببینید برای انجام فعالیتی که در مرحلهی قبل انتخاب کردهاید، چهقدر زمان لازم است. و چهطور میتوانید این زمان را در برنامهی شلوغتان پیدا کنید.
ممکن است فکر کنید وقت زیاد و موقعیت خاصی لازم دارید و در نگاه اول چنین فرصتی را پیدا نکنید. اما به قول خارجیها «هرجا که ارادهای باشد، راهی هم پیدا میشود». (ضربالمثل)
واقعبین بودن در این مرحله بسیار مهم است. با خودتان روراست باشید و موقعیت و زمانی را انتخاب کنید که واقعا امکان انجام فعالیت مورد نظرتان در آن وجود داشته باشد.
مثلا من دو سه ماه است که دارم روی یاد گرفتن یک زبان خارجی جدید کار میکنم. موقع شروع یادگیری، میدانستم که حوصلهی کلاس رفتن یا جلسههای مطالعاتی چندساعته را نخواهم داشت و اگر سراغ این روشها بروم، بعد از چند هفته یادگیری را کنار خواهم گذاشت. در نتیجه اپلیکیشن DuoLingo را روی گوشی موبایلم نصب کردم تا هر روز ده دقیقه زبان بخوانم.
همان اول کار درمورد زمان این ده دقیقه هم فکر کردم. و با خودم قرار گذاشتم که بعد از ناهار و چای -که معمولا حوصلهی کارهای دیگر را ندارم- زبان بخوانم. و اگر اتفاق خاصی افتاد و در این محدودهی زمانی سرم شلوغ بود، ده دقیقهام را ببرم آخر شب و چند ساعت قبل از خواب.
همین انتخابهای اولیه باعث شدند که -براساس آمار خود اپلیکیشن- در ۷۰ روز گذشته فقط ۵ روز تمرین نکنم.
یک مثال دیگر: فرض کنید میخواهید بیشتر کتاب بخوانید یا بیشتر ورزش کنید. ممکن است به برنامهی فعلیتان فکر کنید و به این نتیجه برسید که در طول روزهای هفته و بعد از کار، انرژی لازم برای این کارها را ندارید. تعطیلات آخر هفته هم بیشتر برای وقت گذراندن با خانواده یا دوستان و استراحت صرف میشود و باز فرصت مناسبی در اختیارتان نیست.
در نتیجه تصمیم میگیرید که در طول هفته زودتر از خواب بیدار شوید و قبل از رفتن سر کار، کتابتان را بخوانید یا ورزش کنید. از طرف دیگر -برای اینکه بتوانید زودتر بیدار شوید- تصمیم میگیرید که زودتر هم بخوابید. و برنامهتان را به این شکل عوض میکنید.
پافشاری، پادشاه است!
عادت پدیدهای بسیار قویست؛ پدیدهای که میتواند در راه توسعهی فردی کمکتان کند. اما برای به وجود آمدن عادت، نیاز به پافشاری خواهید داشت. اگر کاری را دوست داشته باشید و واقعا بخواهید انجامش دهید، بعد از یکی دو ماه انجام مداوم آن، احتمال تبدیل شدنش به عادت بسیار زیاد خواهد بود. پس سعی کنید آهسته آهسته قدم بردارید ولی هر روز حداقل یک قدم را بردارید. بعد از چند وقت خواهید دید که بدون تلاش اضافی و به شکلی طبیعی دارید جلو میروید.
اگر به مثالهای بخش قبل برگردیم، برای تبدیل کردن تلاشتان به عادت میتوانید یک زنگ هشدار با ساعتی مشخص روی گوشیتان تنظیم کنید تا تعهدتان را یادآوری کند. یا هر راه خلاقانهی دیگری که برای شما تاثیرگذار است.
نکتهی اضافی: به خودتان جایزه بدهید تا این مرحله برایتان آسانتر شود. جایزهای انتخاب کنید که به فعالیت انتخابیتان مربوط باشد. بعد برای خودتان یک هدف زمانی تعیین کنید. مثلا اگر میخواهید بیشتر کتاب بخوانید، کتابی که تعریفش را زیاد شنیدهاید ولی به نظرتان گران آمده و نخریدهایدش را به عنوان جایزه انتخاب کنید. برای ورزش کردن، یک لباس یا کفش ورزشی بهتر و برای یادگیری زبان، یک کتاب یا فیلم جذاب زبان اصلی میتوانند جایزههای خوبی باشند.
بعد تعداد روزها را مشخص کنید. مثلا بگویید اگر چهار هفته به تعهدم برای مطالعهی روزانه عمل کردم، به خودم جایزه خواهم داد. و این کار را در طول زمان تکرار کنید.
بعد از شکلگیری عادت، به لیستتان برگردید
بعد از چند ماه که فعالیت انتخابیتان به بخشی از روتین زندگی تبدیل شد و از روی عادت هر روز یا هر هفته انجامش دادید، میتوانید دوباره سراغ لیستتان بروید و این فرآیند را برای یک مهارت جدید شروع کنید.
ضمنا بعد از یادگیری هر مهارت یا انجام کارهای لیست، جلوی آن یک علامت تکمیل بگذارید. همین تکمیل شدن لیست به مرور زمان، میتواند انگیزهی مضاعفی برای ادامهی فرآیند باشد.
به یاد داشته باشید که هیچوقت چند کار متفاوت را باهم استارت نزنید و برنامهتان را زیادی پر نکنید. چون باعث کنار گذاشتن یکجای تمام عادتهایی خواهد شد که برای ایجادشان کلی تلاش کردهاید.
نوبت شما
درمورد موانعی که در مسیر توسعهی فردی با آنها مواجه شدهاید کامنت بگذارید تا بیشتر در این مورد صحبت کنیم.
این پست را در شبکههای اجتماعی و با دوستانتان هم به اشتراک بگذارید.
حامد
من یه نویسنده، عکاس، ویدئوگرافر و پادکسترم که عاشق خلق محتوای بکر و تازهست. اگه دوست دارید بیشتر درموردم بدونید، صفحهی دربارهی من رو ببینید. اما اگه دوست دارید باهم رفیق بشیم، تو شبکهی اجتماعی موردعلاقهتون یا از طریق اعلانهای مرورگر دنبالم کنید، محتوا رو ببینید و نظرتونو بگید که بیشتر گپ بزنیم.
تا دفعهی بعد، عزت زیاد!
پستهای مرتبط
خروج از دوگانهی بخشش و فراموشی
در این پست از مفهوم دوگانهی بخشش و فراموشی و ترجمهاش در زندگی شخصی و اجتماعی آدمها گفتهام و متمم خودم را به این دوگانه اضافه کردهام.
چهطور درونگرا بودنمان را برای دیگران توضیح دهیم
در این پست از درونگرایی حرف زدهام و اینکه چهطور میتوانیم درونگرا بودنمان را برای دیگران توضیح دهیم.
اخلاق زیستمحیطی
بیایید رفتارهای خودمان در تقابل با محیط زیست را بررسی کنیم. آیا سبک زندگی ما اخلاقی است!؟ آیا چیزی به نام اخلاق زیستمحیطی برای ما تعریف شده؟