«یک داستان، آغاز یا پایانی ندارد. این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم از یک لحظه‌ی مشخص، رو به عقب نگاه کنیم یا رو به جلو.» -گراهام گرین، پایان رابطه

 

از امروز، سیستم عضویت وبلاگ فعال خواهد شد: یک شروع دوباره در میانه‌ی راه. در این پست می‌خواهم بگویم چرا -به عنوان یک نویسنده- به این شروع دوباره نیاز داشتم. و چرا امیدوارم شما هم در این تجربه‌ی جدید با من هم‌راه باشید.

اول: کلمات باید آزاد باشند (خودسانسوری چیز مزخرفی‌ست!)

یکی از بزرگ‌ترین معضلات من در تمام سال‌های نوشتن حرفه‌ای -چه به عنوان خبرنگار و چه به عنوان بلاگر- سانسور و خودسانسوری بوده است.

نویسنده‌ای که دچار خودسانسوری ادامه‌دار شود، کم‌کم این فسردگی را در تمام کلماتش حس می‌کند. من هم حسش کردم. در نتیجه شروع کردم به جست‌وجو برای یک راه‌حل.

در چند ماه گذشته به راه‌های مختلفی فکر کردم و این، تنها موردی بود که به نظرم عملی و مفید آمد. سیستم عضویت وبلاگ، قرار است مثل یک دیوار عمل کند. و امیدوارم که در پناه این دیوار و دور از خطرات آن بیرون، دوباره بی‌پروا و بی‌تعارف بنویسم.

چون کلمات باید آزاد باشند. ماهیت‌شان این را می‌طلبد؛ مثل یک غزال وحشی. کلمات را نمی‌شود رام کرد یا به بند کشید. نه این‌که نشود ها؛ نباید! که کلمات زندانی، فسرده و بی‌خاصیت می‌شوند. و کلمات بی‌خاصیت به درد هیچ‌کس نمی‌خورند. نه به درد نویسنده، نه به درد خواننده.

 

دوم: محتوای خوب، هزینه دارد

یکی از نکاتی که هنوز در کشور ما خوب جا نیفتاده، این است که تولید محتوا هزینه دارد. و اگر محتوایی را باارزش می‌دانیم، باید سعی کنیم از آن حمایت کنیم. این حمایت می‌تواند با کامنت گذاشتن، پیام دادن و به اشتراک گذاشتن محتوا هم اتفاق بیفتد. اما وقتی با یک خالق محتوا طرف باشیم که تنها و مستقل کار می‌کند و تمام وقتش را روی این تولید محتوا گذاشته و در واقع شغلش همین است، دیگر این سطح از حمایت کافی نیست.

امیدوارم که با شروع فروش‌گاه وبلاگ و راه انداختن سیستم عضویت، راه را برای بلاگرهای دیگر هم باز کنم. و در عین حال برای جا افتادن مسئله‌ی پرداخت هزینه برای دست‌رسی به محتوای باکیفیت هم مفید واقع شوم.

غر زدن به خاطر معروف شدن موجوداتی مثل تتلو و مسترتیستر و امثالهم، اصلا کافی نیست. اگر می‌خواهیم در بلندمدت وب فارسی را از شر زباله‌های اینترنتی این افراد نجات دهیم، باید به فکر آلترناتیو باشیم. یعنی اگر می‌توانیم، محتوای باکیفیت تولید کنیم. و هرجا که می‌شود و هرجور که می‌توانیم، از این نوع محتوا حمایت کنیم.

همان‌طور که گفتم این حمایت می‌تواند شکل‌های مختلفی داشته باشد؛ اما بعضی وقت‌ها هم باید شکل چندهزار تومان پول به خود بگیرد.

 

سه: مخاطب می‌تواند محتوا را غنی‌تر کند

صفحه‌ی پیشنهادات / سوالات برای تمام اعضا در دست‌رس است. از طریق این صفحه می‌توانید برای پست‌های بعدی موضوع پیشنهاد دهید، بگویید که به نظرتان چه ویژگی‌های جدیدی می‌توانند وبلاگ را به‌تر کنند و هر سوالی که داشتید از من بپرسید.

فکر می‌کنم این صفحه -در بلندمدت- بتواند تاثیرات مثبتی روی وبلاگ و محتوایش بگذارد. ضمنا پیشاپیش از نظرات خوب‌تان ممنون‌ام!

 

چهار: بیایید باهم سفر کنیم!

از حدود یک سال پیش که تهران را ترک کردم، برنامه‌ام این بود که به یک دیجیتال نومد (Digital Nomad یا خانه‌به‌دوش دیجیتال) تبدیل شوم. بعد هم برای رسیدن به همین هدف روی وبلاگ تمرکز کردم. و فکر می‌کنم که حدودا شش ماه دیگر خواهم توانست برنامه‌هایم برای کار و زندگی در سفر را استارت بزنم.

اما ربط این قضیه به سیستم عضویت چیست؟

ربط اول این‌که بخش بزرگی از محتوایی که در طول این سفرها تولید خواهم کرد، صرفا برای اعضا در دست‌رس خواهند بود. مثلا ممکن است چند عکس و ویدئو از یک سفر را در اینستاگرام و یوتیوب به اشتراک بگذارم. اما راهنمای کامل آن سفر را در وبلاگ و برای اعضا منتشر خواهم کرد.

ربط دوم هم این‌که شما با پرداخت حق عضویت و حمایت از این وبلاگ، در عملی کردن این برنامه سهیم خواهید شد. بازهم پیشاپیش از همه‌تان ممنون‌ام!

 


حرف آخر

سر زدن به صفحه‌ی پیشنهادات را از یاد نبرید. و مرا در شبکه‌های اجتماعی‌تان دنبال کنید تا پست‌های بعدی برای اعضا را از دست ندهید.

من در شبکه‌های اجتماعی: اینستاگرام | توییتر | یوتیوب | لینکدین | تلگرام | پینترست

 

 

برای عضویت در وبلاگ، کلیک کنید.

 


 


به دیگران هم برسانید