سیستم آموزشی ما طوری عمل می‌کند که اکثر درون‌گراها تا حوالی بیست سالگی اصلا نمی‌دانند درون‌گرایی چیست؛ چه برسد به این‌که خودشان هم درون‌گرا هستند. این یعنی وقتی داریم درمورد رشته‌ی تحصیلی و مسیر شغلی آینده‌مان تصمیمات اساسی را می‌گیریم، هنوز خودمان را کاملا نشناخته‌ایم. و با ویژگی‌های غالب شخصیتی‌مان کنار نیامده‌ایم. نتیجه هم می‌شود این‌که خیلی از ما وارد شغل‌هایی ناسازگار با نقاط قوت، توانایی‌ها و نیازهایمان می‌شویم. در این پست، چند شغل ایده‌آل برای افراد درون‌گرا را معرفی خواهم کرد تا شاید در انتخاب مسیر آینده کمک‌تان کند.

اما قبل از ورود به این بحث، اگر می‌خواهید بیش‌تر درمورد افراد درون‌گرا بدانید، مطالبی که با تگ درون‌گرایی منتشر شده‌اند را ببینید.

 

ویژگی‌های افراد درون‌گرا در محیط کار

  • درون‌گراها می‌توانند به راحتی روی کارشان تمرکز کنند و بدون نیاز به نظارت مدیران بالادستی، کارآیی بالایی داشته باشند.
  • درون‌گراها اول گوش می‌کنند و به درک کاملی از اهداف پروژه‌ها و نیازهای مشتریان می‌رسند. در نتیجه بی‌هدف کار نمی‌کنند و دقیقا در مسیر نیازهای سازمان قدم برمی‌دارند.
  • تحقیقات مختلفی (مثل این) نشان می‌دهند که مدیران درون‌گرا با برنامه‌ریزی دقیق و توجه به ویژگی‌های اعضای تیم، می‌توانند در کار تیمی به نتایج به‌تری برسند.
  • شکل جدید و رایج محل کار که به نقشه‌ی باز (open office layout) معروف است، حواس درون‌گراها را بیش‌تر پرت می‌کند و باعث خستگی‌شان می‌شود.
  • بسیاری از مدیران، ویژگی‌های مربوط به افراد درون‌گرا را درک نمی‌کنند. در نتیجه فضای لازم برای تمرکز روی کار یا فرصت لازم برای فکر کردن قبل از اظهار نظر در جلسات را به آن‌ها نمی‌دهند. این مسئله باعث پایین آمدن کارآیی درون‌گراها می‌شود.

 

با توجه به ویژگی‌های بالا، با ۱۳ شغل ایده‌آل برای افراد درون‌گرا آشنا شوید:

لیست، ترتیب خاصی ندارد. درآمد بعضی از این شغل‌ها در ایران کم است و شرح وظایف‌شان، نه‌چندان مشخص. با این حال، اگر بتوانید یک شرکت خوب پیدا کنید یا خودتان فری‌لنس کار کنید، این شغل‌ها می‌توانند برایتان بسیار مناسب باشند.

ضمنا بسته به علایق و ویژگی‌ها شخصیتی‌تان، می‌توانید در طول چند سال چند مورد از این کارها را یاد بگیرید. خود من اکثر کارهای لیست‌شده را تجربه کرده‌ام و چندین مورد را در حال حاضر هم انجام می‌دهم. (به شکل پروژه‌ای)

 

۱- وبلاگ‌نویس (بلاگر)

هر روز چند ساعت تنها پشت کامپیوتر می‌نشینید، درمورد مسائل مختلف اطلاعات جمع می‌کنید و در نهایت از آن‌ها می‌نویسید. معمولا هر پست یک ددلاین (مهلت نهایی برای تحویل) دارد اما این‌که هر روز وقت‌تان را روی کدام بخش از کار و کدام پست صرف می‌کنید، بیش‌تر دست خودتان است. اگر فری‌لنسر باشید، ساعت‌هایی که کار می‌کنید (چند ساعت در کدام بخش از روز) هم در اختیار خودتان است.

ضمنا وبلاگ‌نویسی امکان بیان عقاید و نقطه‌نظرات را بدون قرار گرفتن در موقعیت‌های استرس‌زا در اختیار درون‌گراها قرار می‌دهد. و از این نظر هم یک شغل ایده‌آل برای افراد درون‌گرا محسوب می‌شود.

اگر نوشتن را دوست دارید، می‌توانید با وبلاگ شخصی خودتان شروع کنید. (راهنمای ساخت وب‌سایت شخصی را ببینید.)

 

۲- مترجم

اکثر شرکت‌های ایرانی می‌گویند که وبلاگ‌نویس می‌خواهند اما منظورشان در عمل مترجم است. ترجمه‌ی محتوای خارجی به جای خلق محتوای جدید، یک رسم جاافتاده میان کسب‌وکارهای ایرانی‌ست. اگر زبان‌تان خوب است، می‌توانید از این فرصت برای ورود به کار تولید محتوا استفاده کنید.

البته علاوه بر تولید محتوا برای شرکت‌ها، می‌توانید برای دارالترجمه‌ها یا دفاتر ترجمه هم کار کنید و متون تخصصی و عمومی مختلفی را ترجمه کنید.

 

۳- ویراستار

اگر در جایی زندگی می‌کردیم که ارزش محتوا را درک می‌کردند، ویراستاری هم هم‌پای نویسندگی رشد می‌کرد. اما متاسفانه در ایران به ویراستاری متن‌ها کم‌تر توجه می‌شود. با این حال اگر عاشق زبان‌اید و پیدا کردن اشتباهات دیگران و اصلاح کردن‌شان را دوست دارید، می‌توانید به ویراستاری هم فکر کنید.

شکل کلی کار ویراستاری به وبلاگ‌نویسی و ترجمه نزدیک است.

 

۴- گرافیست

یک شغل مناسب دیگر برای درون‌گراهای خلاق، گرافیست شدن است. کار طراحی و تصویرسازی گرافیکی معمولا به تنهایی انجام می‌شود. ممکن است عضوی از یک تیم باشید یا مستقیما با مشتری‌تان کار کنید اما در نهایت، بخش عمده‌ی کارتان انفرادی‌ست.

مثل وبلاگ‌نویسی، کارهای گرافیکی هم فرصت بیان بدون استرس موضوعات مختلف را در اختیار درون‌گراها قرار می‌دهند.

 

۵- ادیتور ویدئو و صدا

در این شغل -به عنوان کسی که با فایل‌های صوتی و تصویری سر و کار دارد- باید بتوانید آن‌ها را به به‌ترین شکل به هم وصل کنید تا در نهایت به یک ویدئو یا پادکست کامل برسید. در نتیجه باید کار با نرم‌افزارهای تخصصی این حوزه را یاد بگیرید، بتوانید اجزای مختلف ویدئو یا پادکست را -در یک ساختار درست- منظم کنید و به شکلی منطقی و جذاب به یک‌دیگر بچسبانید و برای این کارها، مقدار زیادی صبر و حوصله و خلاقیت داشته باشید.

همین توصیف نشان می‌دهد که این کار چه‌قدر برای درون‌گراها مناسب است.

 

۶- کپی‌رایتر / یو-ایکس‌رایتر

کپی‌رایتر کسی‌ست که شعارهای تبلیغاتی و متن‌های بسیار کوتاهی می‌نویسد تا انگیزه‌ی انجام یک کار خاص را در مخاطب ایجاد کند. مثلا هر چیزی که روی یک بنر تبلیغاتی یا در صفحه‌ی فرود یک کمپین تبلیغاتی آنلاین می‌بینید، توسط یک کپی‌رایتر نوشته شده.

یو-ایکس‌رایتر کسی‌ست که متون کوتاه روی وب‌سایت‌ها را می‌نویسد. مثلا انتخاب این‌که روی هر دکمه چه نوشته شود یا عنوان بخش‌های مختلف سایت چه باشد، بخشی از وظایف یو-ایکس‌رایتر است.

این کارها هم عمدتا به شکل انفرادی انجام می‌شوند و نیاز به فکر کردن و خلاقیت دارند. به همین خاطر هم به درد درون‌گراها می‌خورند.

 

۷- متخصص سئو

سئو یعنی بهینه‌سازی برای موتورهای جست‌وجو مثل گوگل. متخصص سئو، تمام وقتش را به آشنایی با الگوریتم‌های موتورهای جست‌وجو، یادگیری روش‌های رسیدن به رتبه‌های به‌تر در نتایج جست‌وجو و انجام بهینه‌سازی‌های مرتبط اختصاص می‌دهد.

کار متخصصین سئو گسترده و پیچیده است و برای انجام آن باید همیشه به‌روز ماند (با مطالعه‌ی اخبار و مقالات، دیدن ویدئوهای آموزشی و…) و به تغییرات مختلف در سایت‌ها و نتایج جست‌وجو توجه کرد. بخش بزرگی از کار متخصصین سئو، به شکل انفرادی انجام می‌شود.

 

۸- متخصص شبکه‌های اجتماعی

پسوند اجتماعی باعث می‌شود خیلی‌ها فکر کنند کار با شبکه‌های اجتماعی بیش‌تر به درد افراد برون‌گرا می‌خورد. اما این کار -بیش از هر چیز- شامل برقراری ارتباط با مخاطبین از پشت کامپیوتر یا از طریق گوشی موبایل است. و همین نکته، آن را به یک شغل ایده‌آل برای افراد درون‌گرا تبدیل می‌کند.

متخصص شبکه‌های اجتماعی، پیام‌های مورد نظر برند را -به شکلی خلاقانه- به پست‌های متفاوتی برای هرکدام از رسانه‌های اجتماعی تبدیل می‌کند. بخش بزرگی از این کار هم انفرادی‌ست.

 

۹- حسابدار / مدیر مالی

تجزیه و تحلیل مجموعه‌ای از داده‌های مالی، تهیه‌ی گزارشات مختلف مالی براساس این داده‌ها و تدوین سیاست‌های مالی برای سازمان، از جمله وظایف حساب‌داران و مدیران مالی محسوب می‌شود.

اگر درون‌گرایید و از سر و کله زدن با اعداد لذت می‌برید، این شغل برایتان مناسب خواهد بود.

 

۱۰- محقق

هر کاری که شامل ساعت‌ها مطالعه و جمع‌آوری داده، سازمان‌دهی اطلاعات و تهیه‌ی گزارش باشد، برای افراد درون‌گرا مناسب است. مهم نیست در چه حوزه‌ای باشد، کار تحقیق یک شغل ایده‌آل برای افراد درون‌گرا محسوب می‌شود.

مثلا تحقیق درمورد بازار و بعد هم آنالیز آن برای کسب‌وکارها، تحقیق علمی و آکادمیک و کار در یک آزمایش‌گاه یا موسسه‌ی تحقیقاتی و کار در واحد تحقیق و توسعه‌ی سازمان‌های مختلف، همگی مشاغل خوبی برای درون‌گراها هستند.

 

۱۱- مسئول آی‌تی

مدیریت عمل‌کرد و امنیت سیستم‌ها و شبکه‌های اطلاعاتی سازمان‌ها، وظیفه‌ی اصلی مسئولین آی‌تی محسوب می‌شود. این افراد مسئولیت آپدیت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری را بر عهده دارند و در سطوح بالاتر، بودجه‌ی تکنولوژی سازمان را هم مدیریت می‌کنند.

سر و کار مسئول آی‌تی بیش‌تر با سیستم‌ها و ماشین‌هاست و بخش عمده‌ی کارش انفرادی. به همین خاطر هم شغلی ایده‌آل برای افراد درون‌گراست.

 

۱۲- کتاب‌دار / آرشیویست

کتاب‌دارها به مراجعین کتاب‌خانه‌ها کمک می‌کنند تا کتاب مورد نظرشان را پیدا کنند. آن‌ها مسئول دسته‌بندی کتاب‌ها و ایجاد لیست‌های قابل جست‌وجو از آن‌ها هستند. در سطوح بالاتر، مسئولیت انتخاب و خرید کتاب‌های جدید و مدیریت بودجه‌ی کتاب‌خانه هم می‌تواند بر عهده‌ی آن‌ها باشد.

اما از آن‌جایی که فعالیت کتاب‌خانه‌ها در چندین سال گذشته رو به افول بوده، می‌توانید روی کارهای نسبتا مشابه به عنوان مسئول آرشیو یا بایگانی سازمان‌ها هم حساب کنید.

 

۱۳- عکاس

اول نمی‌خواستم این شغل را در لیست بیاورم. چون پردرآمدترین کارها برای عکاسان ایرانی، عکاسی پرتره و عکاسی عروسی‌ست و هردوی این‌ها شامل کلی سر و کله زدن با مشتریان و برقراری ارتباط با غریبه‌ها می‌شوند. اما اگر بتوانید یک شریک برای انجام این کارها پیدا کنید و خودتان فقط بخش هنری کار (گرفتن عکس و بعد هم ادیت آن) را بر عهده بگیرید، عکاسی هم می‌تواند یک شغل ایده‌آل برای افراد درون‌گرا باشد.

علاوه بر این، می‌شود سراغ بخش‌هایی از عکاسی رفت که بیشتر انفرادی‌اند؛ مثل عکاسی از طبیعت. البته درآمد این کارها -به‌خصوص در ایران- چندان جالب نیست.

 

حرف آخر

شغل‌هایی که در لیست دیدید، صرفا پیشنهاد بودند. مبنای پیشنهاد هم ویژگی‌های شغل و انطباقش با ویژگی‌های عمومی افراد درون‌گرا بود. چنین لیست‌هایی می‌توانند به انتخاب افراد کمک کنند. ولی حرف آخر این است که مهم‌ترین عامل انتخاب شغل باید علاقه باشد.

اگر کاری را دوست دارید، آن را دنبال کنید؛ حتی اگر درون‌گرایید و همه می‌گویند این کار به درد شما نمی‌خورد.

دنبال کردن علاقه به موفقیت می‌رسد. این اتفاق، دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. اولویت اول‌تان را علاقه در نظر بگیرید، مطمئن باشید که پشیمان نخواهید شد.

 

شما کدام‌یک از این کارها را تجربه کرده‌اید؟ نظرتان درمورد آن‌ها چیست؟


به دیگران هم برسانید